*) مقدمه

فضیلت و برتری امری است که هر فردی به آن افتخار می کند ، چراکه  فضیلت منسوب به خداست و در واقع خداوند فردی را بردیگران برتری داده است و ممکن است این برتری در امور مختلف باشد. مثلاً سابقه دار بودن در یک امر مهم ، فداکاری در راه خدا و ...

حضرت علی (علیه السلام) این بزرگ مرد تاریخ بشریت دارای فضایل بی شماری هستند ،که حتی رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به داشتن چنین یار با فضیلتی  افتخار می کردند و این فضایل به قدری زیاد است که قابل کتمان کردن نیست و حتی اهل سنت به آن اعتراف کرده اند و درباره آن کتاب نوشته اند. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در خطبه غدیر بعضی از این فضایل را برشمردند که حضرت علی(علیه السلام) اولین مسلمان بودند و در راه خدا فداکاری می کردند و مرضی خدا بودند ، تا از این طریق برتری حضرت علی (علیه السلام) را بردیگران بیان دارند.

لذا به همین مناسبت این تحقیق را با عنوان حضرت علی (علیه السلام) عصاره فضیلت ها آغاز کردم که از سویی فضایل حضرت علی (علیه السلام)  که در خطبه غدیر بیان شده بود را برشمارم و سپس از این طریق روشن نمایم که حضرت علی (علیه السلام) بر دیگران برتری دارند و امام مسلمانان بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) هستند.

اما امتیاز این پژوهش بر سایر پژوهش هایی که درباره غدیر و فضایل حضرت علی (علیه السلام) انجام شده است این است که در این پژوهش خطبه غدیر محور است و فضایل حضرت در خطبه برشمرده می شود و سپس در انتها به تحلیل مختصری درباره این فراز پرداخته می شود. در واقع تحلیل فراز فضایل حضرت در خطبه غدیریه است .

این تحقیق سه محور دارد در ابتدا فضایل حضرت در خطبه بیان می شود و در محور دوم علت بیان فضایل مطرح می شود که همان بیان امامت حضرت از طریق افضلیت می باشد و در محور سوم وظایف شیعیان نسبت به این فضایل مطرح می شود که همواره باید آنها را به خاطر داشته باشند و از آنها الگو بگیرند.

 

 معنای لغوی و اصطلاحی

  فضایل از ریشه ( ف ض ل ) گرفته شده است که به معنای برتری داشت و با فضیلت بود می باشد.[1]  در واقع به معنای خیر و خوب بودن و زیادت است که مقام بالایی است و ضد آن عیب و نقص داشتن می باشد .[2] راغب در مفردات می گوید: فضل را زمانی به کار می برند که چیزی بر چیز دیگری زیادی و برتری داشته باشد و این زیادی در سه مورد است یا در جنس ، یا در نوع  و یا در ذات .[3] بنابراین روشن می شود فضایل به معنای برتری داشتن و زیادی در خیر و نیکی است .

اما فضیلت در اصطلاح؛ فضيلت‏ها دو گونه هستند، يك نوع آن فضيلتى هست كه نام آن به خودى خود دلالت بر فضيلت مى‏كند، مانند آيات بينات و تاييد به روح القدس كه  خداوند در باره عيسى بن مريم ذكر مى‏كند[4]،چون اين صفات و خصال به خودى خود صفاتى برجسته و ارجمنداست  و بعضى ديگر به خودى خود فضيلت نيستند، و آن گاه فضيلت مى‏شوند كه به مقام بزرگى بستگى داشته باشند، و از آن مقام كسب ارزش و فضيلت كنند، مثل سخن گفتن كه به خودى خود يكى از فضائل نيست، ولى اگر به خدا منسوب شود، و گفته شود كه خدا با فلانى سخن گفت، آن وقت از فضائل به حساب مى‏آيد، و نيز مانند رفع درجات[5] (كه اگر يك ظالم بى آبرو به كسى درجه دهد، فضيلت نيست) وقتى فضيلت مى‏شود كه باز به خدا منسوب گردد، مثلا گفته شود خدا فلانى را به درجاتى بالا برد.[6]

   بنابراین روشن می شود فضیلت زمانی فضیلت است که منسوب به مقام والایی باشد که آن هم خدا و رسولش می باشند .مثلا رضایت به خودی خود فضیلت نیست اما اگر گفته شود خدا  و رسولش از او راضی هستند این فضیلت است . پس در شناخت فضیلت منسوب به مقام والا بودن ملاک است. و فضیلت ویژگی است که  در فرد وجود دارد و منسوب به خدا است.

 

*)  حضرت علی (علیه السلام) جنب الله

  آیات بسیاری در قرآن کریم درباره حسرت انسان ها در روز قیامت بیان شده است . یکی از این آیات این آیه شریفه است،أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِين‏[7] (اين دستورها به خاطر آن است كه) مبادا كسى روز قيامت بگويد: افسوس بر من از كوتاهى‏هايى كه در اطاعت فرمان خدا كردم و (آيات او را) به سخريه گرفتم‏ . در این آیه شریفه خداوند به انسان ها هشدار می دهد که دستورات خداوند را اطاعت کنند و در انجام آن ها کوتاهی نکنند تا مبادا در روز قیامت بگویند حسرت بر ما ، چرا کوتاهی کردیم .

  حسرت به معنى اندوه و غم بر چيزهايى است كه از دست رفته و پشيمانى به بار آورده است.[8] درواقع حسرت زمانی بر فرد عارض می شود که او یک فضیلتی را از دست داده است و در مقابل آن فضیلت کوتاهی کرده است . لذاست که بسیاری از مفسرین این آیه را در شأن حضرت علی (علیه السلام) دانسته اند و می گویند این آیه در مقام ائمه (علیهم السلام) نازل شده است.

  علی بن ابراهیم قمی می گوید: این سخن خداوند وَ أَنِيبُوا إِلى‏ رَبِّكُمْ یعنی توبه کنید  وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ یعنی آنچه از قرآن بر شما نازل شده است و ولایت امیر المومنین و ائمه (علیهم السلام) . دلیل براین مطلب سخن خداوند متعال است که می فرماید: أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ، زیرا این آیه درباره امام است. به دلیل این سخن امام صادق (علیه السلام) که فرمودند : نحن جنب الله ،[9] ما جنب الله هستیم .

  در بعضی از تفاسیر نیز روایاتی را بیان می کند که منظور از جنب الله حضرت علی(علیه السلام)  و ولایت ایشان است . امام سجاد و امام باقر و امام صادق(علیهم السلام) می فرمایند : جنب الله حضرت علی (علیه السلام) است و او حجت خداوند بر مردم تا روز قیامت است . امام رضا (علیه السلام) می فرمایند : جنب الله درباره ولایت حضرت علی (علیه السلام) است.[10]

   حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند : انا عين اللَّه و انا جنب اللَّه و انا باب اللَّه ، منم چشم خدا ، منم جنب و پهلوی خدا ، منم باب خدا . در جای دیگر حضرت می فرمایند: انا علم اللَّه و انا قلب اللَّه الواعى و لسانه الناطق و عين اللَّه و انا جنب اللَّه و انا يد اللَّه‏[11] امير المؤمنين (علیه السلام) فرمود: منم علم خدا و منم قلب واعى خدا يعنى دل خدا كه حافظ و نگاهدارنده است و زبان گوياى خدا و چشم خدا و جنب و پهلوى خدا و منم دست خدا.

  حضرت امام موسی بن جعفر(علیه السلام) در تفسیر آیه يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ[12] می فرمایند: جنب اللَّه امير المؤمنين (علیه السلام) و كذلك من كان بعده من الاوصياء بالمكان الرفيع الى ان ينتهى الامر الى آخرهم،[13]جنب اللَّه امير مؤمنان (علیه السلام) و همچنين اوصياى بعد از او هستند كه مقام والايى دارند، تا به آخرين نفر آنها برسد (كه حضرت مهدى ارواحنا فداه مى‏باشد).

  بنابراین روشن می شود یکی از مصادیق این آیه حضرت علی (علیه السلام) است اما سوالی که ممکن است در این جا  مطرح شود این است که فضایل حضرت علی (علیه السلام) چیست که توجه نکردن به آن باعث می شود فرد در قیامت دچار حسرت شود ؟

فضایل حضرت به حدی زیاد است که قابل شمارش و کتمان کردن نیست و حتی  اهل سنت نیز به آن اعتراف می کنند و درباره این فضایل کتاب نوشته اند. رسول خدا (صلی الله علیه واله و سلم)  نیز در خطبه غدیریه به این فضایل اشاره فرمودند و بیان داشتند فضایل علی(علیه السلام) بیش از آن است که در یک جلسه بخواهم برای شما بیان کنم پس هر کس درباره آن به شما خبر داد و به آن معرفت داشت از او بپذیرید. و ما نیز در این جا برطبق خطبه آن بزرگوار فضایل حضرت علی (علیه السلام) را بیان می کنیم .

 

*) علی (علیه السلام) برترین انسان در دنیا و آخرت

  پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) در خطبه غدیر سخنی در فضیلت علی بن أبی طالب(علیه السلام) فرمودند که هیچ کس نمی تواند بالاتر از آن را بگوید و آن عبارت است از فضیلت او بر همه مردم تا آخر دنیا ـ به جز شخص پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) ـ با فضائلی بی انتها و غیر قابل مقایسه با فضائل سایر مردم ، فضائلی که اعطا کننده آن پروردگار جهان و اعلام کننده اش شخص پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) است . معنای این سخن آن است که هر فضیلتی در شأن او بگویند کم گفته اند و عقل بشرقاصر از درک عظمت و جلالت اوست.[14]

 در این باره به سه جمله پر محتوا در خطبه غدیر بر می خوریم .

  1. مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ الله ، ای مردم او را فضیلت دهید که خداوند او را فضیلت داده است .

  2. مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِيّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدي مِنْ ذَكَرٍ و أُنْثي ما أَنْزَلَ الله الرِّزْقَ وَبَقِي الْخَلْقُ ، ای مردم علی را فضیلت دهید که او افضل مردم بعد از من از هر مرد و زن است تا مادامی که خداوند رزق و روزی را نازل می کند و خلق باقی است .

  3. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلي بْنِ أَبي طالِبٍ عِنْدَالله عَزَّوَجَلَّ - وَ قَدْ أَنْزَلَهافِي الْقُرْآنِ - أَكْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِيَها في مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَكُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. ای مردم فضایل علی بن ابی طالب نزد خداوند ـ که آن را در قرآن نازل کرده است ـ بیش از آن است که همه را در یک مجلس بشمارم ، پس هر کس درباره آنها به شما خبر داد و معرفت آن را داشت او را تصدیق کنید.[15] پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم ) با بیان این سه جمله فضیلت مطلق و بی نهایت را برای حضرت علی (علیه السلام) اثبات فرمودند .در حقیقت  خداوند متعال و رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم)  هر دو ازحضرت علی (علیه السلام)  راضی هستند و او را دوست می دارند.

 

    * علی (علیه السلام) محبوب خدا و رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)

  عن عبدالواحد ابن أیمن از پدرش... گفت :رسول خدا (صلی الله علیه وـ آله ـ وسلم) فرمودند: امروز پرچم را به دست مردی می سپارم که خداوند و رسولش را دوست می دارد و خداوند و رسولش نیز او را دوست می دارند و خداوند به دست او فتح می کند سپس حضرت به سوی علی رفت و پرچم را به دست او سپرد.[16] این فضیلت بزرگی است که خداوند انسانی را دوست داشته باشد واین دوستی از زبان 

   رسول او بیان شود.

  ازعایشه نقل شده است که می گفت : خداوند مخلوقی محبوبتر از علی ابن أبی طالب برای رسول خدا (صلی الله علیه وـ آله ـ وسلم) نیافرید.[17] اما رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند فضایل حضرت علی (علیه السلام) در قرآن نیز آمده است،که در این جا به بعضی از آنها اشاره می شود.

 

*) فضایل حضرت علی (علیه السلام) در قرآن

 

  * علی (علیه السلام) نفس رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم)

  بشربن هلال ...از عمران بن حصین روایت می کند که پیامبر (صلی الله علیه وـ آله ـ وسلم) فرمودند: أن علیاً منی و أنا منه و هو ولی کل مومن بعدی،[18] همانا علی از من و من از اویم و او ولی هر مومنی بعد از من است. معنای یکی بودن حضرت علی ( علیه السلام) با رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) در آیه قرآن نیز بیان شده است آن جایی که خداوند متعال می فرماید: فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُم‏ [19] به ايشان بگو بيائيد ما فرزندان خود، و شما فرزندان خود را، ما زنان خود و شما زنان خود را، ما نفس خود، و شما نفس خود را بخوانيم‏ زیرا به گفته مفسرین منظور از أنفسنا در این آیه حضرت علی (علیه السلام) است .[20]  بنابراین حضرت علی (علیه السلام) جان رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) است.

پیامبر(صلی الله علیه وـ آله ـ وسلم) می فرمایند : هر کس از علی(علیه السلام) جدا شود ، از من جدا گردیده وهر کس از من جدا شود ، از خداوند جدا گردیده است. [21] پس روشن است که حضرت علی (علیه السلام)  نفس و جان رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) هستند. و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)  این را در خطبه بیان فرمودند ،آنجایی که بیان داشتند علی از من و من از اویم .[22]

 

*آیات متعدد در شأن حضرت علی (علیه السلام)

  از سخن بالا مشخص می شود که یکی دیگر از فضایل حضرت علی (علیه السلام) آیات متعددی است که درباره ایشان نازل شده است که بسیاری از این آیات را ، اهل سنت نیز تایید کرده اند آنچنان که از ابن عباس روایت است که سيصد آيه در قرآن كريم، در شأن حضرت على (علیه السلام) ، نازل شده است. ابن عساكر از ابن عباس نقل كرده است، آياتى كه در قرآن كريم در شأن حضرت على (عليه السّلام) روايت شده، در حق هيچ يك از صحابه، نازل نشده است.[23] از جمله این آیات ، آیه ولایت و آیه ابلاغ و آیه اولی الامر است.[24]  ابن عباس می گوید :آیه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ [25]در شان علی (علیه السلام)است و آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ[26] درباره حارث بن نعمان نازل شده است که در روز غدیر نصب علی (علیه السلام) توسط پیامبر (صلی الله علیه وـ آله ـ وسلم)  را انکار کرد.و آیه فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ[27] این آیه درباره درخواست حضرت آدم از پروردگارش به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) نازل شده است . آیه تطهیر ، آیه مباهله ، آیه هل أتی و آیه مودت همگی در شان پیامبر (صلی الله علیه و ـ آله ـ وسلم ) و اهل بیت ایشان می باشد.[28]

 

  *علی (علیه السلام) هدایت کننده امت

 روایتی از حضرت علی (علیه السلام ) درباره آیه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ[29] است که حضرت می فرمایند:رسول الله (صلی الله علیه و ـ آله ـ وسلم) برحذر دارنده است و من هدایت کننده هستم.[30]

 

* علی (علیه السلام) صالح المومنین

  آیه دیگری که درشان حضرت علی (علیه السلام) است این آیه شریفه است فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ [31] ابن مردویه از اسماء بنت عمیس می گوید که شنیدم رسول خدا (صلی الله علیه وـ آله ـ و سلم) می فرمود : صالح المومنین علی بن أبی طالب(علیه السلام) است .[32]

 

* علی (علیه السلام) مصداق السابقون السابقون

  پیامبر (صلی الله علیه وـ آله ـ وسلم) فرمودند: سبقت گیرندگان سه نفر هستند: سبقت گیرنده به موسی ، یوشع بن نون ، سبقت گیرنده به سوی عیسی ، صاحب یس ، و سبقت گیرنده به سوی محمد علی ابن ابی طالب است.[33] از همین جا مشخص می شود که یکی دیگر از فضایل حضرت این است که ایشان، اولین اسلام آورنده هستند.

این چند آیه قطراتی بود از دریای بی کران آیاتی که در شان حضرت علی (علیه السلام) نازل شده است و خوانندگان گرامی برای اطلاع بیشتر از این آیات می توانند به تفاسیر و کتاب فضائل خمسه و همچنین کتاب مانزل من القرآن فی علی بن أبی طالب که نوشته اهل سنت است مراجعه نمایند چرا که در این صورت حجت بر فرد تمام می شود و عذری برای قبول نکردن این فضایل ندارد. تا این جا به چند مورد از احادیثی که در شان حضرت علی (علیه السلام) بیان شده بود اشاره شد.


*)  چهار محور فضایل حضرت علی (علیه السلام)  در خطبه غدیر

  اما پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم ) در اثنای خطبه بعضی از فضایل حضرت علی (علیه السلام) را ذکر نمودند که در چهار عنوان قابل جمع است :

  1. اول بودن و پیشگامی حضرت علی (علیه السلام) در دین خداوند متعال که در موارد زیر است:

      * أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِالله وَ رَسُولِهِ  ، او اول کسی است که اسلام را قبول کرد.  

      * أَوَّلُ مَنْ عَبَدَالله مَعي ، اول کسی است که با من خداوند را عبادت کرد.

      * أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً ، اول کسی که نماز خواند.[34]

بنابراین حضرت اولین مسلمان و ایمان آورنده هستند.  احمد بن حنبل روايت كرده است: او(علی ) نخستين مسلمان بود و اولين نمازگزار با پيامبر(صلی الله علیه و ـ آله ـ و سلم) بود . زید ابن ارقم نیز مانند این

روایت را بیان نموده است.[35]

  2. فداکاری های حضرت علی(علیه السلام) در راه خداوند ،که این گونه در خطبه بیان شده است:

      * مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دينِ الله ، ای مردم او یاری کننده دین خداست.[36]

      * وَالَّذي فَدي رَسُولَ الله بِنَفْسِهِ ، اوست که با جان خود در راه رسول خدا فداکاری کرد.

      * أَمَرْتُهُ عَنِ الله أَنْ يَنامَ في مَضْجَعي،فَفَعَلَ فادِياً لي بِنَفْسِهِ،از طرف خداوند به او امرکردم

         تا در خوابگاه من بخوابد ، او هم در حالی که جانش را فدای من کرده بود درجای من خوابید.[37]

      * فَهُوَالَّذي يَهدي إِلَي الْحَقِّ وَيَعْمَلُ بِهِ، وَيُزْهِقُ الْباطِلَ وَيَنْهي عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِي
       الله لَوْمَةُ لائِمٍ.
[38] علی به سوی حق هدایت می کند و به آن عمل می نماید ، و باطل را از بین می
        برد و از آن نهی می کند ، و در راه خدا سرزنش ملامت کننده ای او را مانع نمی شود .

در این فراز رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)  اشاره به فداکاری های حضرت در راه خدا نمودند و بیان داشتند او دین خداوند را یاری می کند . خداوند نیز در قرآن کریم می فرماید: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُم‏ ،اگر خدا را یاری کنید( منظور دین خداست) خداوند شما را یاری می کند.[39] پس مشخص می شود خداوند حضرت علی (علیه السلام) را یاری می کند .اما در ادامه پیامبر(صلوات الله علیه) اشاره به لیله المبیت نمودند و بیان داشتند این علی بود که جان خود را فدای من نمود و در بستر من خوابید و از این طریق نیز دین خدا را یاری کرد.[40]  و اوست که به سوی حق هدایت می کند و باطل را از بین می برد و در این راه  هیچ سرزنشی در او تأثیر ندارد. درواقع حضرت به قدری در راه خداوند دقت داشتند که به سرزنش اطرافیان توجه نمی کردند تا آنجا که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) درباره ایشان فرمودند: أيها الناس لا تشكوا عليا فو اللّه إنه لأخشن فى ذات اللّه و فى سبيل اللّه[41]‏ اى مردم! از على (عليه السّلام) شكوه نكنيد، به خدا سوگند! على (عليه السّلام) شيفته ذات خداست و در راه خدا

از خشونت و سرسختى زيادى برخوردار است و در اين راه كمال پايمردى را دارد. لذا چنین شخصیتی مرضی خدا و رسول خداست.

  3. رضایت الهی از حضرت علی (علیه السلام) ،که پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) در دو جمله این مطلب را بیان می فرمایند:

      * وَالله عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِيانِ. خداوند عزوجل و من از او راضی هستیم.  

      * وَ مانَزَلَتْ آيَةُ رِضاً (في الْقُرْآنِ) إِلاّ فيهِ ، هیچ آیه رضایتی در قرآن جز درباره او نازل 

         نشده است.[42]

خداوند در قرآن می فرماید: رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ[43] خدا از اعمال و رفتار آنان راضى است،

و آنان نيز از خداى سبحان راضى هستند و بنابر روایاتی که بیان شده این آیه درباره حضرت علی (علیه السلام) است.[44] لذا روشن می شود خداوند از مولای متقیان راضی است و این به جهت آن است که مولا جز در مسیر رضایت الهی گام بر نداشت و در همه حال، در راه اطاعت از خداوند متعال پایدار بود.

4. ویژگی های خاص حضرت علی (علیه السلام) که در خطبه غدیر به جهات زیر اشاره شده است:

      * أَلاإِنَّهُ لا «أَميرَالْمُؤْمِنينَ» غَيْرَ أَخي هذا ، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدي لاَِحَدٍ   
        غَيْرِهِ
. بدانی که امیرالمومنینی جز این برادرم نیست .بدانید که امیرالمومنین بودن بعد از من برای
         احدی  جز او حلال نیست .

      * مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ الله الَّذي ذَكَرَ في كِتابِهِ العَزيزِ ، ای مردم او(علی) جنب الله
         است که خداوند در کتاب عزیزش ذکر کرده است.

      *  وَأَعَزُّكُمْ عَلَي ، او عزیزترین مردم نزد پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) است.

      * مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِي أَحَقُّكُمْ بي ،ای مردم این علی سزاوارترین مردم نسبت به من است

      * وَأَقْرَبُكُمْ إِلَي ، او نزدیک ترین مردم نسبت به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) است.[45]

      * إنَّهُ مِنّی وَأنَا مِنهُ ، او از من و من  از او هستم.[46]

      * وَلا خاطَبَ الله الَّذينَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ [47] و هیچ گاه خداوند مومنین را خطاب قرار نداده
         مگرآنکه ابتدا او مخاطب بوده است.

      * وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبينُ (الَّذي ذَكَرَهُ الله في سُورَةِ يس: (وَ كُلَّ شَيءٍ أَحْصَيْناهُ في
         إِمامٍ مُبينٍ)[48].
[49] اوست امام مبین که خداوند در سوره یس ذکر کرده است « و هر چیزی را در
         امام مبین جمع کردیم .

      * وَلاشَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ في (هَلْ أَتي عَلَي الْاِنْسانِ) إِلاّ لَهُ، وَلا أَنْزَلَها في سِواهُ وَلامَدَحَ     
        بِها غَيْرَهُ.
  و خداوند در سوره هل أتی علی الانسان ...  شهادت به بهشت نداده مگر برای او 
        و این سوره را درباره غیر او نازل نکرده و با این سوره جز او را مدح نکرده است.

      * وَ في عَلِي - وَالله - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ
       الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ)[50] (إِلاّ عَليّاً الّذي آمَنَ وَ رَضِي بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ)

        به خدا قسم سوره «والعصر» درباره علی نازل شده است ، (قسم به عصر ، انسان در زیان است )
        مگر علی که ایمان آورد و به حق و صبر راضی شد.[51]

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در این فراز خطبه فرمودند : امیرالمومنین، تنها علی ابن أبی طالب است و اوست که از همه مردم به من سزاوارتر است و عزیز من است چراکه من از او هستم و او از من است  و اوست که با اعمالش بهشت را برای خود تضمین کرده است و خداوند وعده بهشت را به او داده است چراکه ایمان آورده و به حق و صبر راضی شده است . و او ایمان آورنده واقعی است. در واقع در راه اطاعت خداوند و در مسیر حق گام برداشته است و از باطل دوری می کند و در این راه صبر و شکیبایی دارد و استقامت می ورزد.  و اوست که تمام اعمال صالح را انجام داده است لذا خسرانی برایش وجود ندارد. و امام مبین و جنب الله است که خداوند در قرآن از او یاد کرده است .[52]

این ها فضایل حضرت علی (علیه السلام) بود که در خطبه غدیریه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بیان شده است و حضرت فرمودند این ها تنها بعضی از فضایل علی(علیه السلام) است . لذا فضایل حضرت علی(علیه السلام)  به قدری زیاد است که در این چند اوراق نمی گنجدو از همین جا متوجه این حدیث پیامبر(صلی

الله علیه وآله وسلم) می شویم که فرمودند: اگر درختان قلم و درياها مركب و جنيان حسابگر و آدميان كاغذ شوند، نمي توانند فضائل على بن ابى طالب(علیه السلام) را بشمارند. شكى نيست كه فضيلت‏ها و حالات او را از نظر شرف و كمال جز خداى سبحان و رسولش نمي داند.[53]

و در حدیث دیگر می فرمایند: النظرُ إلی وجه علی عباده ،[54] نگاه کردن به صورت علی(علیه السلام) عبادت است.

با بیان این چند فضیلت از فضایل بی شمار حضرت علی (علیه السلام) متوجه می شویم که جا داشت عایشه بگوید : مجالس خود را با یاد علی زینت دهید.[55]

 بنابراین با وجود این همه فضیلت، روشن می شود که اگر انسان نسبت به این بزرگ مرد تاریخ بشریت و فضایل او کوتاهی کند باید درآخرت ندای وا حسرتا سر دهد که چرا نسبت به جنب الله کوتاهی کرده است .

  لذا پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) در خطابه غدیریه خود ابتدا بعضی از فضایل حضرت علی (علیه السلام) را بر می شمارند و در ادامه این آیه قرآن را أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِين‏ به عنوان شاهد بر مردم بیان می نمایند تا دیگر مردم عذر و بهانه ای نداشته باشند که بگویند ما نمی دانستیم عاقبت کوتاهی کردن در مورد فضایل علی (علیه السلام) چیست.

  رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) در پایان این بخش خطبه می فرمایند: مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ الله الَّذي ذَكَرَ في كِتابِهِ العَزيزِ، فَقالَ تعالي (مُخْبِراً عَمَّنْ يُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلي ما فَرَّطْتُ في جَنْبِ الله).[56]

  ای مردم او( علی) جنب الله است که خداوند در کتاب عزیزش ذکر کرده و درباره کسی که با او مخالفت کند فرموده است : «ای حسرت برآنچه درباره جنب الله تفریط و کوتاهی کردم».لذا وقتی رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند این علی جنب الله است مشخص می شود که اگر کسی درباره او کوتاهی کند در آخرت دچار حسرت می شود و این خود نشان دهنده این است که وجود حضرت علی (علیه السلام) منبع تمام فضایل است و از سوی دیگر نیز رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند: وَالْعَنْ مَنْ أَنْكَرَهُ وَاغْضِبْ عَلي مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ. [57]ناباورانش را از مهرت بران و بر آنان خشم خود را فرود آور. پس مشخص می شود مخالفت با حضرت علی (علیه السلام) موجب لعن است و کسی که مورد لعن خداوند باشد از فضایل و رحمت ها بدور است. 

  بنابراین وجود مبارک حضرت علی (علیه السلام) سرشار از تمام فضایل است که دوری ازآن  و مخالفت با ایشان موجب لعن خداوند متعال و رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) است.لذا اگر در جامعه مسلمانان فقر، تبعیض ، فساد، ظلم و بی عدالتی وجود دارد همه به خاطر این است که درباره این بزرگ مرد تاریخ  بشریت کوتاهی کرده اند و دچار لعن خداوند شده اند. چرا که لعن خداوند یعنی دور شدن رحمت او،که در واقع به معنای این است که دست یاری خداوند به کمک آنها نمی آید و هنگامی که خداوند امتی را یاری نکند نتیجه اش همان ایجاد فقر ،تبعیض، فساد، ظلم و بی عدالتی است. بنابراین باید با ولایت ارتباط بیشتری داشته باشیم تا این آفت ها وارد جامعه مسلمانان نشود.[58]

 

*) علت بیان فضایل در خطبه غدیر  

  این ها همه فضایل حضرت علی (علیه السلام) بود که از طرق مختلف بیان شد و مردم هم در غدیر همه متوجه این فضایل شدند اما بیان این فضایل تنها جهت اطلاع رسانی نبود بلکه علت دیگری داشت و آن هم بیان امامت حضرت علی (علیه السلام) بود. چراکه پیامبر(صلوات الله علیه)  در ابتدا این فضایل را برشمردند و درپایان خطبه، فرمودند: فَقُولُوا بِأَجْمَعِكُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّكَ في أَمْرِ إِمامِنا عَلِي أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبايِعُكَ عَلي ذالِكَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَيْدينا. علي ذالِكَ نَحْيي وَ عَلَيْهِ نَموتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَيِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُكُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْميثاقَ. [59]

   پس همگان بگوييد:

«البتّه كه سخنان تو را شنيده پيروي مي كنيم و از آن ها خشنوديم و بر آن گردن گذار و بر آن چه از سوي پروردگارمان در امامت اماممان علي اميرالمؤمنين و امامان ديگر - از صلب او - به ما ابلاغ كردي، با تو پيمان مي بنديم با دل و جان و زبان و دست هايمان. با اين پيمان زنده ايم و با آن خواهيم مرد و با آن اعتقاد برانگيخته مي شويم. و هرگز آن را دگرگون نكرده شكّ و انكار نخواهيم داشت و از عهد و پيمان خود برنمي گرديم. درواقع مردم همگی گفتند: ما همه فضایل او را شنیده ایم و ازآن خشنود و راضی هستیم وآن را با جان و دل قبول می کنیم.

  بعد از این اقرار مردم معلوم می شود که آنها همگی به فضایل حضرت علی(علیه السلام) آگاهی دارند و

هنگامی که بیعت می کنند و می گویند ما در این سخنان شک نمی کنیم و تغییر نمی دهیم درواقع به افضلیت حضرت علی (علیه السلام) اقرار می کنند و پیمان می بندند که همواره این فضایل را به یاد داشته باشند.بنابراین مردم با رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) عهد بستند که می دانند حضرت علی (علیه السلام) بر دیگران برتری دارد. و افضلیت امیرالمومنین بر دیگران برای آنها واضح است، پس هنگامی که بیعت و می کنند با رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)  عهد می بندند ، این بیعت ، بیعت بر امامت ایشان است .[60] چرا که با وجود شخصی این چنین متصل و مقرب در پیشگاه خداوند متعال و رسولش ، هیچ کس ـ با هر درجه و مقامی ـ سزاوار منصب امامت و ولایت نیست ، تا چه رسد به نالایقان و بی فضیلتانی مانند ابوبکر و عمر و عثمان و معاویه و یزید و ... [61]

*) وظایف شیعیان

بیان فضایل در خطبه غدیر، تنها اطلاع رسانی درباره فضایل اهل بیت و حضرت علی(علیهم السلام)  نیست بلکه با شنیدن این فضایل  وظایفی برای شیعیان بوجود می آید. اما در ابتدا بیاید ببینیم شیعه چه کسی است ؟ شیعه در لغت به معنی پیروان و یاران است . [62] و در قرآن کریم نیز خداوند حضرت  ابراهيم را  به عنوان شيعه حضرت نوح (عليه السلام) معرّفى می نماید، يعنى آن حضرت ادامه دهنده خطّ حضرت نوح (عليه السلام) بود .[63]  اما در روایات شیعه را کسی می نامند که پیرو رسول خدا(صلوات الله علیه )  و ائمه معصومین (علیهم السلام) باشد و زندگی و روش آنها را الگوی خود قرار دهد. و مطابق عمل ایشان عمل نماید.[64] بنابراین روشن است شیعه کسی است که پیرو اهل بیت(علیهم السلام) است.

در خطبه غدیر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: حضرت علی (علیه السلام) اولین مسلمان و ایمان آورنده به رسول خداست . در واقع حضرت اولین کسی هستند که ولایت رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم)  را پذیرفتند و در این راه پایدار بودند و صبر و استقامت داشتند. سپس پیامبر(صلوات الله علیه) فرمودند: اوست که دین خدا را یاری می کند. در حقیقت حضرت علی(علیه السلام)   با اطاعت از ولایت رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)  دین خدا را یاری می کردند چرا که یکی از مصادیق یاری رساندن به خدا و دین او حمایت از پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)  است، بنابراین حضرت علی(علیه السلام)  مطیع ولایت رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)  بودند  و ایشان را یاری می کردند. و در نهایت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند:  اوست که جان خود را  فدای من  نمود و در خوابگاه  من خوابید.  در واقع از آنجایی که حضرت مطیع ولایت هستند و در راه پیروی از ولایت هرگونه سختی را به جان می پذیرند  در بستر ولی خدا می خوابند تا آسیبی به ایشان نرسد و تا پای جان مدافع ولی خدا هستند .

 بنابراین روشن است کسی که می گوید من شیعه هستم باید همانند امام خود اولین کسی باشد که ولایت را می پذیرد و در راه پیروی از آن پایدار باشد و استقامت ورزد  و باید از طریق اطاعت از ولی خدا، یاری رسان دین خدا باشد و در این راه تا پای جان بایستد و از ولی خدا دفاع نماید.

اما در عصر غیبت که ولی خدا از دیدگان غایب است شیعه باید همانند امام خود  اولین کسی باشد که ولایت را می پذیرد و مطیع ولایت است و تا پای جان در راه دفاع از ولایت می ایستد. و از آنجایی که ولی فقیه نایب امام زمان(عج الله تعالی فرجه) است و در عصر غیبت از سوی خدا برمردم ولایت دارد[65]پذیرفتن ولایت ایشان  و اطاعت از اوامر  ولی فقیه برشیعیان واجب است . و باید درراه پیروی از ولایت هرگونه سختی را پذیرا باشند و در برابر سختی ها استوار بوده و استقامت ورزند و تا پای جان در راه دفاع از ولایت بایستند ، چراکه از امام خود الگو می گیرند و امامشان این گونه عمل می نمود. به امید آنکه بر پیمانمان با ولی فقیه استوار باشیم و  از این طریق در صبح ظهور از یاران ولی خدا حضرت مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه )  باشیم .[66]

 

*) نتیجه

رسول خدا (صلی الله  علیه وآله وسلم) در خطبه غدیریه  بعضی از فضایل حضرت علی (علیه السلام) را برشمردند و فرمودند فضایل علی بیش از آن است که همه را در این مجلس برای شما بیان کنم  پس هرکس درباره آن به شما خبر داد و معرفت داشت از او بپذیرید . بنابراین روشن می شود فضایل حضرت به قدری زیاد است که قابل شمارش نیست . اما بیان این فضایل در خطبه غدیر که منشور ولایت است به این دلیل بود که پیامبر(صلوات الله علیه)  می خواستند از این طریق افضلیت حضرت علی (علیه السلام) را بیان نمایند که نتیجه آن همان امامت حضرت است .

شیعیان نیز با شنیدن این فضایل باید از امام خود الگو بگیرند و پیروی از ولایت را سرلوحه امور خود قرار دهند و در دفاع از ولایت فقیه تا پای جان بایستند و  هرگونه سختی را تحمل نمایند و در این راه استقامت داشته باشند چراکه الگوی آنان مولایشان است که این گونه عمل می نمود.

 



[1] محمد، بندر ریگی ، ترجمه منجد الطلاب ، تهران ، اسلامی، بی تا، ص 420 . خلیل ابن احمد، فراهیدی ، کتاب العین،قم، هجرت، 1410ق، ج7 ، ص 44

[2] حسن ،مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران،بنگاه ترجمه و نشر کتاب،1360،ج9،ص 105. علی اکبر، قریشی، قاموس قرآن ، تهران، دارالکتب  اسلامیه، 1378،ج6،ص 183. فخرالدین، طریحی،مجمع البحرین، تهران، کتاب فروشی مرتضوی ،1375ش، ج5،ص443 . احمد بن محمد، فیومی،مصباح المنیر ،بی جا، بی نا، بی تا، ج2،ص 475 . احمد بن فارس، زکریا، معجم مقاییس الغه ، بی جا، مکتبه الاعلام الاسلامی، 1404ق، ج4،ص515

[3] حسین ابن احمد، راغب اصفهانی،المفردات فی غریب القرآن،دمشق ، دارالعلم الدار الشامیه،1412ق،ج1، ص 639

[4]  سوره بقره/253

[5]  سوره بقره/253

[6]  محمد حسین ، طباطبایی ، المیزان ، محمدباقر، موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، 1374ش، ج2،ص473

[7] سوره زمر / 56 ،ناصر ، مکارم شیرازی

[8] ناصر ، مکارم شیرازی،تفسیر نمونه ،تهران، دارالکتب اسلامیه، 1374ش، ج19 ، ص 510. علی اکبر ، قریشی، قاموس قرآن ،ج3،ص 132

[9] علی بن ابراهیم ، قمی ، تفسیر قمی ، قم ،دارالکتاب،1404ق، ج2 ، ص 250 . محمد باقر ، مجلسی ، بحار الانوار ، تهران،اسلامیه ،بی تا، ج26 ، ص 259

[10] محمد بن علی ، ابن شهر آشوب مازندرانی ، متشابه القرآن و مختلفه ، قم ، بیدار ، 1410ق، ج1 ، ص 82 عبد علی بن جمعه ، عروسی حویزی ، نورالثقلین ، قم،اسماعیلیان،1415ق،ج4 ، ص 459 . ملا فتح الله، کاشانی ، منهج الصادقین ،تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی،1336ش، ج8 ، ص 111 . فضل بن حسن ، طبرسی ، مجمع البیان ، مترجمان،تهران،ناصر خسرو،1372ش، ج21 ، ص 203 . على بن محمد على‏ ، دخيل، الوجيز في تفسير الكتاب العزيز ، بیروت ،دارالتعارف للمطبوعات ، 1422 ق ،ج1 ، ص 619 محمد باقر ، مجلسی ، بحار الانوار ، ج39 ، ص 89

[11] عبد الحسین ، طیب ، اطیب البیان  فی تفسیر القرآن ، تهران ،اسلام ، 1378ش ، ج11 ، ص 333 .محمد بن حسن ، صفار، بصائر الدرجات ،قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1404ق،ص61 . محمد باقر، مجلسی ، بحار الانوار ،  ج24 ، ص 195 ، محمد بن یعقوب ، کلینی ، الکافی ، تهران،دارالکتب الاسلامیه،1365ش،ج1 ، ص 145. محمد ، بابویه قمی(شیخ صدوق) ،التوحید ، قم ، جامعه مدرسین ، 1398ق ،ص 164

[12] سوره زمر / 56

[13] ناصر ، مکارم شیرازی ، نمونه ، ج19 ، ص 514 . محمد بن یعقوب ، کلینی ، الکافی ، ج1 ، ص 145

[14] محمد باقر ، انصاری ، اسرار غدیر ، تهران،تک،1384ش، ص 206

[15] محمد باقر ، انصاری ، خطابه غدیر ، قم،مولود کعبه،1379ش، ص 39 و ص 53

[16] احمدبن شعیب ، النسائی ، خصائص امیرالمومنین علی (علیه السلام) تهران ، مسجد حضرت ولی  عصر(عج) ، بی تا ، ص4. ابی عبدالله ، الحاکم النیشابوری ، مستدرک علی الصحیحین، بیروت،دارالکتب العربی،بی تا، ج3، ص 109

[17]  احمد،محمودی ،چهل فضایل امام علی (ع) وحضرت زهرا(س) به روایت عایشه، تهران ،نسیم الهی ،1379ش،ص74 و67

[18] احمد بن شعیب ، النسائی ، خصائص ،ص 18

[19] سوره آل عمران / 61  ،محمد باقر ، موسوی همدانی

[20] فضل بن حسن ، طبرسی ، مجمع البیان ، ج4 ، ص 102 . محمد حسین ، طباطبایی ، المیزان  ، ج3،ص352. محمدکاظم، شفیع هزار جبیری حائری، مجمع الفضایح لارباب القبایح،نسخه خطی ، خط نستعلیق،قرن 12 و 13، ص176

[21] ابراهیم ، جوینی خراسانی ، فرائد السمطین ، محمدباقر،محمودی،ایران، دارالحبیب ، 1428ق، ج1 ، باب 55

[22] محمد باقر، انصاری،خطبه غدیر،ص 50

[23] مرتضی ، فیروز آبادی ، فضائل الخمسه من صحاح السته ،  محمدباقر،ساعدی، قم، فیروزآبادی،1374ش ،ج1 ، ص 265

[24] سوره مائده / 55  و  67 .سوره نساء/ 59

[25] سوره مائده /3

[26] سوره معارج / 1

[27] سوره بقره / 37

[28] حسن بن یوسف بن مطهر، حلی ،نهج الحق و کشف الصدق، نسخه خطی، خط نستعلیق،قرن 12و 13 ، ص51 ـ 50

[29] سوره رعد / 7

[30] مرتضی ، فیروز آبادی ، فضائل الخمسه من صحاح السته ، ج1،ص 265.  ابی عبدالله، الحاکم النیشابوری، مستدرک، ج3، ص130. عبد علی ، عروسی حویزی، نورالثقلین، ج2، ص 484 

[31] سوره تحریم / 4 .  عبد علی، عروسی حویزی،نورالثقلین، ج5،ص370 . حسن بن یوسف ،حلی،نهج الحق و کشف الصدق،نسخه خطی، ص 47

[32] جلال الدین،سیوطی،الدرالمنثور،قم،کتابخانه آیت الله مرعشی،1404،ج 6،ص244. مرتضی فیروز آبادی ، فضائل الخمسه ،ج1 ، ص 271

[33] احمد،محمودی ،چهل فضایل امام علی (ع) وحضرت زهرا(س) به روایت عایشهص74 و 67. عبد علی، عروسی حویزی ،نور الثقلین، ج5،ص209

[34] محمدباقر، انصاری، خطبه غدیر، ص38

[35] حسن بن یوسف بن مطهر ، (علامه حلی ) نهج الحق و کشف الصدق ، علیرضا ، کهنسال، مشهد ، عاشورا ، 1379 ش، ص 245. احمد بن شعیب ، النسائی ، خصائص ، ص2 . ابی عبدالله، الحاکم النیشابوری، مستدرک علی الصحیحین،ج3، ص 111. حسن، مطهر،نهج الحق و کشف الصدق، نسخه خطی، ص50 

[36] محمدباقر،انصاری،خطبه غدیر  ، ص 42

[37] محمدباقر،انصاری، خطبه غدیر ، ص 38

[38] همان

[39] سوره محمد/7 ، محمد حسین ، طباطبایی، المیزان، ج18،ص346

[40]  محمد حسین ، طباطبایی، المیزان، ج2، ص 148

[41] مرتضی فیروز آبادی، فضائل الخمسه من الصحاح السته ، ج3،ص23 . محمد عکبری بغدادی، ارشاد،قم، کنگره شیخ مفید،1413ق، ج1،ص 173. محمد، شهر آشوب مازندرانی، مناقب، قم، علامه، 1379ق، ج1،ص377. احمد، رحمانی همدانی،امام علی بن أبی طالب (ع) ، تهران، المنیر للطباعه و النشر، 1417ق، ص776  

[42] محمد باقر،انصاری ،خطابه غدیر ، ص 42

[43] سوره توبه /100 

[44] فضل بن حسن، طبرسی، مجمع البیان، ج11،ص194

[45] محمدباقر،انصاری،خطبه غدیر ، ص 42

[46] همان ،ص 50

[47] همان ،ص 42

[48] سوره یس / 12

[49] محمدباقر،انصاری، خطبه غدیر،ص38

[50] سوره عصر

[51] محمدباقر، انصاری، خطبه غدیر ، ص 42 و 43

[52]  محمد حسین ، طباطبایی ، المیزان، ج20،ص611 . فضل بن حسن ، طبرسی، مجمع البیان، ج27،ص264

[53] حسن بن ابی الحسن ، دیلمی ، ارشاد القلوب ، عبدالحسین ، رضایی ، بی جا ، شریف رضی ، 1412ق، ج2 ، ص 209  

[54] ابی عبدالله ، الحاکم النیشابوری ، مستدرک علی الصحیحین، ج3 ، ص 142

[55] احمد ، محمودی ،چهل حدیث فضایل به روایت عایشه ،ص 61

[56] سوره زمر / 56

[57] محمد باقر، انصاری ، خطابه غدیر،ص 39

[58]  نظر نگارنده

[59] محمد باقر، انصاری ، خطابه غدیر،ص 39

[60] نظر نگارنده

[61] محمد باقر، انصاری ، اسرار غدیر ،ص 208

[62]  علی اکبر، قریشی، قاموس قرآن ،ج4، ص 95

[63] سوره صافات/ 83. ناصر، مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن ، بی جا، بی نا ، بی تا ، ص450

[64] محمد ، بابویه قمی، صفات شیعه، تهران، اعلمی، بی تا، ص 12

[65]  جهت اطلاع بیشتر درباره ولی فقیه و ولایت او به این کتاب ها رجوع شود: ولایت فقیه امام خمینی ، ولایت فقیه عبدالله جوادی آملی ، درآمدی بر تحول نظریه دولت در اسلام احمد جهان بزرگی

[66] نظر نگارنده 

 

*) فهرست منابع

قرآن کریم ، ناصر، مکارم شیرازی، چاپ دوم، قم ، دارالقرآن الکریم، 1373ش

قرآن کریم، محمدباقر، موسوی همدانی، چاپ پنجم، قم ، جامعه مدرسین،1374ش

1.انصاری ، محمد باقر ، اسرار غدیر ،چاپ دهم تهران،تک،1384ش

2. (...)  ، خطابه غدیر ، چاپ هشتم ،قم،مولود کعبه،1379ش

3. بابویه قمی محمد ، (شیخ صدوق) ،التوحید ، چاپ اول، قم ، جامعه مدرسین ، 1398ق

4. (...) ، صفات شیعه، تهران، اعلمی، بی تا

5. بندر ریگی ، محمد، ترجمه منجد الطلاب ، تهران ، اسلامی، بی تا

6. جوینی خراسانی ، ابراهیم ، فرائد السمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمه من ذریتهم(علیهم السلام)،محمدباقر،محمودی،چاپ اول ایران، دارالحبیب ، 1428ق، ج1

7. الحاکم النیشابوری ، ابی عبدالله ، مستدرک علی الصحیحین، بیروت،دارالکتب العربی،بی تا، ج3

8. حلی ،حسن بن یوسف بن مطهر، نهج الحق و کشف الصدق، نسخه خطی، خط نستعلیق،قرن 12و 13

9. حلی،حسن بن یوسف بن مطهر ، (علامه حلی ) نهج الحق و کشف الصدق ، علیرضا ، کهنسال،  چاپ اول، مشهد ، عاشورا ، 1379 ش

10. دخيل، على بن محمد على‏ ، الوجيز في تفسير الكتاب العزيز ،چاپ دوم، بیروت ،دارالتعارف للمطبوعات ،1422ق، ج1

11. دیلمی ، حسن بن ابی الحسن ، ارشاد القلوب ، عبدالحسین ، رضایی ، چاپ سوم،بی جا ، شریف رضی ، 1412ق، ج2

12.راغب اصفهانی،حسین ابن احمد، المفردات فی غریب القرآن،چاپ اول، دمشق ، دارالعلم الدار الشامیه،1412ق،ج1

13.رحمانی همدانی،احمد، امام علی بن أبی طالب (ع) ، تهران، المنیر للطباعه و النشر، 1417ق

14. زکریا، احمد بن فارس، معجم مقاییس الغه ، بی جا، مکتبه الاعلام الاسلامی، 1404ق، ج4

15. سیوطی،جلال الدین، الدرالمنثور،قم،کتابخانه آیت الله مرعشی،1404،ج  6

16. شفیع هزار جبیری حائری، محمدکاظم، مجمع الفضایح لارباب القبایح،نسخه خطی ، خط نستعلیق،قرن 12 و 13

17.صفار، محمد بن حسن،بصائرالدرجات ،چاپ دوم ،قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1404ق

18. طباطبایی ، محمد حسین ، المیزان ، محمدباقر، موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، 1374ش، ج2، 3 ،18 ،20

19. طبرسی ، فضل بن حسن ، مجمع البیان ، مترجمان، چاپ اول ،تهران،ناصر خسرو،1372ش، ج 4،11، 21 ،27

20. طریحی،فخرالدین، مجمع البحرین،چاپ اول، تهران، کتاب فروشی مرتضوی ،1375ش، ج5

21. طیب ، عبد الحسین ، اطیب البیان  فی تفسیر القرآن ، تهران ،اسلام ، 1378ش ، ج11

22. عروسی حویزی،عبد علی بن جمعه ،نورالثقلین، چاپ چهارم، قم،اسماعیلیان،1415ق،ج2، 4 ،5

23. عکبری بغدادی، محمد، ارشاد، چاپ اول، قم، کنگره شیخ مفید،1413ق، ج1

24. فراهیدی ،  خلیل ابن احمد، کتاب العین،چاپ دوم، قم، هجرت، 1410ق، ج7

25. فیروز آبادی ،مرتضی ،فضائل الخمسه من صحاح السته ،محمدباقر،ساعدی،چاپ اول، قم، فیروز آبادی ،1374ش ،ج1 ،3

26. فیومی،احمد بن محمد، مصباح المنیر ،بی جا، بی نا، بی تا، ج2

27. قریشی، علی اکبر، قاموس قرآن ، تهران، دارالکتب  اسلامیه، 1378،ج3 ،4،  6

28. قمی ، علی بن ابراهیم ، تفسیر قمی ، چاپ سوم، قم ،دارالکتاب،1404ق، ج2

29. کاشانی ،ملا فتح الله، منهج الصادقین ،تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی،1336ش، ج8

30. کلینی ، محمد بن یعقوب ، الکافی ،چاپ چهارم، تهران،دارالکتب الاسلامیه،1365ش،ج1

31. مصطفوی، حسن،التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران،بنگاه ترجمه ونشرکتاب ،1360،ج9

32. مازندرانی ، محمد بن علی  ابن شهر آشوب، متشابه القرآن و مختلفه ، قم ، بیدار ، 1410ق، ج1

33. مازندرانی ، محمد شهر آشوب ، مناقب، قم، علامه، 1379ق، ج1

34. مجلسی ، محمد باقر ، بحار الانوار ، تهران،اسلامیه ،بی تا، ج 24، 26 ، 39

35. محمودی ،احمد، چهل فضایل امام علی (ع) وحضرت زهرا(س) به روایت عایشه، چاپ اول، تهران ،نسیم الهی ،1379ش

36. مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن ، بی جا، بی نا ، بی تا

37. مکارم شیرازی،ناصر ، تفسیر نمونه ،چاپ اول، تهران، دارالکتب اسلامیه، 1374ش، ج19

 

38. النسائی ، احمدبن شعیب ، خصائص امیرالمومنین علی (علیه السلام) تهران ، مسجد حضرت ولی  عصر(عج) ، بی تا

آمار بازدید

  • بازدید این صفحه : 420

  • بازدید امروز : 11

  • کل بازدید : 998029

  • بازدیدکنندگان آنلاين : 1

اطلاعات تماس

  • آدرس: خیابان کوی نصر(گیشای سابق)-نبش فاضل شرقی-پلاک 19

  • تلفن: 88241491-88240932

  • نمابر: 88484803

  •                

صفحه اصلی|درباره ما|تماس با ما

.تمامی حقوق این سایت متعلق به مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام می باشد