مقدمه

نبرد اسلام با جاهلیت مدرن، جنگ نرم و فرهنگی تشخص ها است. مهاجمان فرهنگی تلاش می کنند نداشتن پوشش مناسب را علامت شخصیت و پوشش را نشانه عقب ماندگی معرفی کنند قران پوشش را نماد شخصیت ایمانی می داند. اصلی ترین وظیفه مدیران و مربیان فرهنگی در مسئله پوشش، تأکید بر شخصیت اجتماعی مؤمنان به منظور تقویت و اعتلای آن است. روش تفسیر تنزیلی در صدد آن است که روش حکیمانه خداوند را از قرآن کریم استخراج نموده و آن را در نهادینه سازی حجاب، الگوی خود قرار دهد زیرا این روش با تکیه بر ظرفیت های فطری انسان ها توانسته به تدریج جامعه ی عصر نزول را با داشتن فساد اخلاقی و بی بندوباری شدید، اصلاح کند. این تحقیق با رویکرد توصیفی تحلیلی و با روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای با استفاده از تفاسیر اهل سنت و شیعه ذیل آیات 59 احزاب و 31 نور با رویکرد تفسیر تنزیلی به بررسی مسئله حجاب و چگونگی نهادینه ساختن آن در اجتماع پرداخته است. گرچه در مورد حجاب مقالات و پایان نامه هایی به تحریر درآمده است ولی مقاله ای با این عنوان که به صورت تفسیر تنزیلی به مسئله حجاب بپردازد یافت نشد. این پژوهش بعد از مفهوم شناسی به بررسی آیات مربوط به حجاب براساس ترتیب نزول از منظر تفسیرهای برجسته مانند: المیزان، مجمع البیان، تفسیر تنزیلی، مفاتیح الغیب و کشاف می پردازد و بیشترین بهره را در این مورد از تفسیر تنزیلی عبدالکریم بهجت پور برده است.

-حجاب، ستر، خمر، جلباب و جیب در لغت و اصطلاح

حجاب به معنای پوشش است. " الحجاب الستر الحائل بین الرائی و المرئی" (طریحی، 1375، ج2، ص3؛ ابن منظور، 1414،ج1، ص 298) و در اصطلاح عبارت است از پوشاندن ضروری مو و سایر اعضای بدن به جز صورت و دو دست و گاهی (دو پا)، توسط زنان مسلمان تنها در صورتی که کنیز نباشند. (مطهری،1358،ص52) اگرچه حجاب در لغت به معنای حایل و پرده است اما امروزه فقط به معنای پوشش مخصوص زنان بکار می­رود. و از  معنای پرده کاملاً منسلخ شده بنابراین به کاربردن حجاب در مورد پوشش زن اصطلاحی جدید است. به همین دلیل  امروز در کلمات مفسران متأخر و نویسندگان معاصر به جای کلمه ستر یا پوشش از واژه «حجاب» استفاده می شود. در حالی که دراصطلاح فقها کلمه «ستر» به معنای پوشش بکار رفته و فقها در کتاب «صلوه»و در کتاب «النکاح» کلمه ستر را به کار بردند و با عناوینی مانند تغطی الوجه (حلی،1414،ج12،ص73)، تخمیر الوجه (شافعی،1403، ج7، ص25) و سترالوجه (اردبیلی، 1412، ج6، ص351) تفسیر نمودند.

راغب می نویسد: خَمر در اصل به معنای پوشاندن چیزی است و به هر چیزی که با آن و بوسیله آن پوشانده می شود خِمار گویند، ولی خمار در سخنان معمولی اسمی است برای روپوشی که زنان سر خود را با آن می پوشانند جمع آن خُمُر است  خدای تعالی در آیه 31 نور می فرماید: روپوش خویش را بایستی بر طرفین شانه ها و گریبان خویش قرار دهند.(راغب،1383،ج1،ص638)

جلباب: به معنای پیراهن و روپوش سر و چهره یا مقنعه است که جمعش جلابیب است. راغب به نقل از مجمع البیان از ابومسلم اصفهانی نقل می کند: جلباب لباس و پیراهن و روسری بزرگ و آنچه که زن را می پوشاند. همچنین به نقل از شهید مطهری جلباب را جامه ای از چهارقد بزرگتر و از عبا گوچکتر می داند که زن بوسیله آن سر و سینه خود را می پوشاند.(راغب،1383،ج1،ص404)

"جیب" یعنی گریبان و یقه پیراهن و جمع آن جُیوب است. مرحوم مصطفوی می نویسد: در آیه: وَ لْيَضْرِبْنَ بخُِمُرِهِنَّ عَلىَ‏ جُيُوبهِِن" کل جمله از آیات حجاب و مربوط به پوشش است و این جمله مربوط به ستر سر و سینه و گردن بوسیله خمار است.(مصطفوی،1360،ج2،ص149)    

تفسیر تنزیلی         

تفسیر تنزیلی به معنای تفسیر به وسیله ترتیب نزول سوره ها است که یکی از سبک‌های نوپدید در تفسیر قرآن می‌باشد. این سبک تفسیری یکی از ریشه‌دارترین سبک‌های تفسیر قرآن، همزاد با نزول آیات و سور قرآن بر قلب پیامبر (ص) بوده است. همین روش در نگارش مصحف امیرمؤمنان (ع) رعایت شده است. که اکنون در دست پرقدرت صاحب عصر امام زمان (ع) می باشد. پس از آن به دنبال تغییری که در چینش سوره‌ها پدید آمد، سبک غالب تفسیرنگاری‌های مسلمانان تابع ترتیب موجود در مصحف رسمی آنان گردید. در حال حاضر این سبک در اثر  حجه الاسلام عبدالکریم بهجت پور در تفسیر همگام با وحی نمودار گشته که تاکنون سه جلد از آن توسط انتشارات تمهید منتشر شده است. این نویسنده بر خلاف دیگر نویسندگان تفسیر تنزیلی با هدف کشف روش قرآن در مهندسی فرهنگی جامعه عصر نزول به عنوان جامعه و الگوی مدل تحول و مهندسی فرهنگی به این پژوهش دست زده است.کتاب تفسیر تنزیلی؛ مبانی، اصول، قواعد و فوائد نیز که در سال ۹۲ نشر گردید، به عنوان پشتیبان نظری این سبک تفسیری، به اثبات مبانی، اصول، قواعد و فواید این سبک تفسیری می‌پردازد. کتاب سیر فرهنگ سازی پوشش اسلامی با رویکرد تفسیر تنزیلی اولین کتابی است که در سال 96 به چاپ رسیده است. امروزه یکی از دغدغه های فرهنگی جامعه، چگونگی روش ترویج و فرهنگ سازی پوشش اسلامی در سطح کشور می باشد البته برای پدیده شوم بدحجابی، مطالعات عمیق و طرح و برنامه های زیادی اجرا شده اما در مقابل رشد سریع بدحجابی خیلی مؤثر و کارآمد نبوده است. تفسیر تنزیلی می تواند مفسران را در پاسخ به این ضرورت مدد رسانده و  با این روش به کشف هندسه‌های تربیتی و آموزشی نائل نماید.

 روش تفسیر تنزیلی در فهم آیات حجاب

روش قرآنی ترغیب زنان به پوشش اسلامی که از طریق روش تفسیر تنزیلی توسط حجه الاسلام عبدالکریم بهجت پور ذیل آیات 59 سوره احزاب و 31 نور به شرح ذیل می باشد:

اصلی ترین و محوری ترین آیه که حکم پوشش را مطرح می کند آیه 59 سوره احزاب است. این سوره نودمین سوره نازل شده در قرآن است که مستقیما بحث پوشش را مطرح کرده است. نودمین سوره، بیانگر  حکمت خداوند در جهت زمینه سازی و تمهید مقدماتی برای پذیرش حکم الهی در جامعه مسلمانان می باشد. در مدینه پس از تمهید مقدماتی جامعه ایمانی دارای هویت و شخصیت اجتماعی خاصی می شود که می توان با تکیه بر آن، احکامی مانند پوشش اسلامی را مطرح کرد. هرچه شخصیت اجتماعی مؤمنان ارتقاء می یابد، پذیرش حکم پوشش، تسهیل می گردد. برای پی بردن به شخصیت اجتماعی جامعه، سوره را مورد بررسی قرار می دهیم. خداوند در سوره احزاب انضباط اختصاصی زنان پیامبر اکرم(ص) را بیان می کند و با تقدم انضباطی و الگو قرار دادن زنان آنان بر دیگر زنان، زنان مؤمنان را برای پذیرش حکم پوشش آماده کرده است. آیات 28- 34 سوره احزاب انضباط اختصاصی زنان پیامبر اکرم( ص) را  بیان می کند. آیه 35 احزاب ده ویژگی اجتماع مؤمن را بیان می کند. آیات 53-55 احزاب نحوه ملاقات نامحرمان با زنان پیامبر(ص) را بیان می کند. آیه 59 حکم پوشش زنان و دختران پیامبر(ص) و زنان مؤمنان مطرح شده است که به شرح ذیل می باشد:

تفاوت همسران پیامبر با همسران دیگر مؤمنان

الف- مادر بودن" النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْض...."(احزاب:33/6) پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسرانش مادران ايشانند...

ب-مثل بقیه نیستید:"يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ...."(احزاب:33/32) اى زنان پيامبر! (شما) همچون يكى از زنان (معمولى) نيستيد.

پ-در مقابل نامحرم صدایتان را نازک نکنید" إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا"(احزاب:33/32) ....اگر خودنگهدارى (و پارسايى) مى‏كنيد پس به نرمى (و ناز) سخن مگوييد، تا كسى كه در دلش (نوعى) بيمارى است طمع ورزد و سخنى پسنديده بگوييد.

ث- اسرار پیغمبر(ص) را افشا نکنید."وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبىِ‏ُّ إِلىَ‏ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيث فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِه ..."(تحریم:66/3) و (ياد كن) هنگامى را كه پيامبر با برخى از همسرانش سخنى پنهانى گفت و [لى‏] هنگامى كه (همسرش) آن را خبر [چينى‏] كرد.

ج- اجر دو برابر

 "وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَريما"(احزاب:33/31) و هر كس از شما براى خدا و فرستاده‏اش با فروتنى فرمانبردارى كند، و [كار] شايسته‏اى انجام دهد، پاداشش را دو بار به او خواهيم داد و روزى ارجمندى براى او آماده كرده‏ايم.

"يَأَيهَُّا النَّبىِ‏ُّ قُل لّأَِزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا فَتَعَالَينْ‏َ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا"(28) "وَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الاَْخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيم"(احزاب:33/28- 29) اى پيامبر! به همسرانت بگو:» اگر همواره زندگى پست (دنيا) و زيور آن را مى‏خواهيد پس بياييد تا شما را بهره‏مند سازم و شما را با آزادى نيكويى رها سازم. (28) و اگر همواره خدا و فرستاده‏اش و سراى آخرت را مى‏خواهيد، خدا براى نيكوكارانِ از شما، پاداش بزرگى آماده ساخته است.

اگر دنیا و زینت دنیا را می خواهید من پیغمبر از شما زنان جدا می شوم اما اگر هدف گذاری شما خدا و رسول اوست خدا اجر عظیم به شما عطا می کند.

چ- عذاب دو برابر:"يَانِسَاءَ النَّبىِ‏ِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَينْ‏ِ  وَ كاَنَ ذَالِكَ عَلىَ اللَّهِ يَسِيرًا"(احزاب:33/30) اى زنان پيامبر! هر كس از شما [كار] زشت آشكارى [به جا] آورد، براى او عذاب دو چندان افزوده مى‏شود و آن (كار) بر خدا آسان است. اگر فاحشه علنی انجام دهید دو برابر عذاب می شوید اما اگر اطاعت کنید خدا اجر عظیم عطا می کند. خداوند ابتدا گروه مرجع و پیشرو می سازد بعد سراغ عموم مردم می رود. به عبارت دیگر، گروه مرجع الگو هستند، کسانی که به یک نحوی نقش مرجعیت دینی دارند مانند: زن رهبر، زن تحصیل کرده علوم دینی، هنرپیشه فیلم دینی...

نکات روشی آیات سوره احزاب: 1-خداوند ابتدا گروه مرجع می سازد و آنها را الگو قرار می دهد بعد سراغ عموم مردم می رود2- قران با تقدم انضباط زنان پیامبر(ص) بر دیگر زنان، زنان مؤمنان را برای پذیرش حکم پوشش آماده کرده است. به عبارت روشن تر انضباط زنان طبقات مرجع بر دیگر زنان، نشان از ضرورت وجود گروه پیشرو دارد که نقش تسهیل کننده در حکم پوشش را بر عهده می گیرند.

مهندسی پوشش اسلامی در قرآن

مهندسی یعنی: برقراری ارتباط و تعامل میان مؤلفه های یک سیستم با هدف ایجاد رفتار مطلوب است. (لغت نامه دهخدا، ج14) مهندسی پوشش اسلامی در قرآن عبارت است از برقراری ارتباط و تعامل میان مفاهیم قرآنی به گونه ای که دستور پوشش به آسانی تبدیل به فرهنگ شود. در زمان پیامبر(ص) مهندس خود رسول الله(ص) بود. " كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِم..." (ابراهیم:14/1) اين‏] كتابى است كه آن را به سوى تو فرو فرستاديم، بخاطر اينكه مردم را به رخصت پروردگارشان، از تاريكى‏ها به سوى نور بيرون آورى...

خداوند با مطرح کردن کلمه "نساءالمؤمین" در آیه  قطعا این اصطلاح را در آیات پیشین تبیین نموده است. لذا برای فهم هر اصطلاح در آیات قرآن باید به آیات پیشین رجوع نمود. در آیه 35سوره احزاب خداوند 10 ویژگی برای جامعه ستایش شده مؤمنان بیان می کند. نظریه مهندسی معکوس در آیه 59 سوره احزاب قرائنی می دهد که دنبال مؤلفه های جامعه مؤمنان در آیات پیشین باشیم. حدود 24 آیه قبل از آیه پوشش یعنی آیه 35 سوره احزاب ده ویژگی جامعه مؤمنان را بیان نموده است که ارتباط مستقیمی با احکام بعد دارد. (رک: بهجت پور،1396،ص71-80)

ارتباط آیه 35 احزاب با بحث پوشش

ابتدا باید جامعه ایمانی ده ارزش را تبدیل به سبک زندگی نماید که آن ده ویژگی که برگرفته از آیه 35 سوره احزاب است که خداوند می فرماید:" إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَتِ وَ الْقَنِتِينَ وَ الْقَنِتَتِ وَ الصَّدِقِينَ وَ الصَّدِقَتِ وَ الصَّبرِِينَ وَ الصَّبرَِاتِ وَ الْخَشِعِينَ وَ الْخَشِعَتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقَتِ وَ الصَّئمِينَ وَ الصَّئمَتِ وَ الحَْفِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحَفِظَتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَ الذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لهَُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِيم" عبارتند از: اسلام، ایمان، قنوت، صدق، شکیبایی، خشوع، صدقه، روزه، پاکدامنی و فراوانی یاد خدا.

نکات تربیتی آیه:

1-از این که این ارزشها و ویژگیها به صورت اسم فاعل بیان شده دلالت بر آن دارد که فعل  واقع شده است-ما وقع منه الفعل- (رشید الشرتونی،1395،ص115) و باید در جامعه اتفاق بیافتد و رویه شود.

2-نقش دادن به مردان در کنار زنان هنگام صدور حکم پوشش با استناد به آیه 35 و 59 (نساء المؤمنین) سوره احزاب

3-ابتدا در جامعه ایمانی ده ارزش تبدیل به سبک زندگی شود.

4-نصاب شخصیت اجتماعی مؤمنان بالاترین مرتبه از پذیرش و عمل مؤمنان به هر یک از شاخص ها است.

شاخصه های آیه 35

تمام شاخصه های آیه 35 احزاب در واقع مقدماتی هستند که زمینه پذیرش حکم پوشش را هموار می کند بر این اساس ماندگاری پوشش در فرد، خانواده و جامعه مرهون هنجار شدن این ویژگیها است. برای ترویج پوشش اسلامی باید جامعه را متوجه شخصیتی برآمده از این هنجارها کرده زیرا شاخص های دهگانه نقشه راهی است برای اقدامات دستگاههای مذهبی و فرهنگی که در ذیل به شرح مختصری از این شاخص ها پرداخته می شود:

رابطه تسلیم با پوشش

مسلمانی و تعبد اولین واکنش مثبت و عملی انسان به ربوبیت پروردگار است " أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمينَ كَالْمُجْرِمين"(قلم:68/35) به همین جهت برصفات دیگر مقدم شده است و در تمام مراحل حتی پس از ایمان و تقوی تا هنگام مرگ مطرح می شود." يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون"(آل عمران:3/102) بنابراین پذیرش حکم پوشش بر مدار بندگی و تسلیم به اوامر الهی شکل می گیرد.

رابطه ایمان با پوشش

اطمینان خاطر به خدا، قرآن و رستاخیز انسان را آماده پذیرش دستورات الهی از جمله پوشش می سازد. مؤمن اطمینان دارد آنچه خداوند درباره پوشش از او خواسته به مصلحت اوست.

رابطه قنوت با پوشش

قنوت به معنای طاعت و پرستش همراه با خضوع و فروتنی، که به هر یک از دو واژه طاعت و خضوع به تنهایی نیز تفسیر شده است.(راغب اصفهانی،1385،ج3،ص250) عالم اطاعت حضرت حق می کند. " وَ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُون"(روم:30/26) انسانی که گناه می کند سیستم نظام هستی را بهم می زند، در نتیجه انسانی که عارف به خویشتن باشد عارف به  عالم هستی نیز می شود. پس کسی که پوشش ندارد هارمونی عالم را بهم می زند. انسان قانت سر تعظیم فرو می آورد و اطاعت پذیری مصادیقی دارد که پوشش اسلامی یکی از افراد آن مصادیق به شمار می رود.

رابطه صدق با پوشش

پذیرش حکم پوشش برای افراد و جوامعی ممکن است که در اظهار اسلام و ایمان و فرمانبری خالص از طریق انجام عمل صادق باشند. رابطه صداقت با پوشش یکی بودن باطن و عمل انسان است. در صداقت ادعا و عمل یکی است. خداوند می فرماید:" يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُون"(صف:61/2) خداوند جایگاه صادقین را در رستاخیز بیان و توجه می دهد:" في‏ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَد"(قمر:54/55)

رابطه صبر با پوشش

الصبر نقیض الجزع(ا فراهيدى،1410ق،ج7،ص115) در تعریف صبر گفتند: قدرت تدبیر امور در شرائط سخت است.(بهجت پور،جزوه کارگاه روش فرهنگ سازی پوشش اسلامی با رویکرد تفسیر تنزیلی، تهران،مدرسه کوثریه، 27/11/95)"الصبر من الایمان کالرأس من البدن"(قمی، 1367 ش، ج1، ص197)

کسی که می خواهد به حکم پوشش اسلامی عمل کند با دو نوع چالش روبه رو و مواجه می شود: 1- موانع عمل به حکم2- موانع ادامه پوشش اسلامی. پوشش اسلامی در سایه صبر و شکیبایی محقق و استمرار می یابد.

رابطه خشوع با پوشش

خشوع به معنای تضرع و زاری است که بیشتر در حالاتی که در اعضاء بدن ظاهر می شود به کار می رود.(راغب،1383،ج1،ص603) فرد و جامعه خاشع، از نظر روحی به ثبات شخصیتی در پذیرش احکام الهی می رسد و حکم پوشش را که مصلحت است اما انجامش مورد علاقه اولیه نیست را پذیرا می شود.

رابطه صدقه با پوشش

در قرآن هرگز حکم صدقه به غیر مؤمن خطاب نشده است زیرا صدقه نشان عملی صدق در بندگی خداست. دارایی های انسان از جمله دلبستگی های او و محبت به آن جزء غرائزش است. خداوند می فرماید: " زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآب"(آل عمران:3/14)

کسی می تواند از دارایی هایش بگذرد که کشش های الهی در او جدی تر از سایر گرایش ها و محبت خدا مقدم بر محبت خود و متعلقات خود باشد.

رابطه روزه با پوشش

روزه گذشت از علاقه های مشروع به منظور دست یابی به مصلحت تقوا است. پوشش نیز برای تضمین و تقویت تقوا است. در این صورت افراد  و جامعه پذیرای حکم روزه و پوشش خواهند بود.

رابطه ذکر کثیر با پوشش

تمام تلاش انسان مؤمن بر آن است که مورد توجه خاص خدا قرار بگیرد. ذکر خدا موجب اطمینان و خشوع قلب، آمرزش گناهان، پاداشهای افزون و ... می گردد. ذکر کثیر باعث ثبات قدم انسان در میدان های سخت در برابر طوفان های شهوت و غضب و خطرهای سهمگین دیگر می گردد. بنابراین با ذکر کثیر وساوس شیطانی و سختیهای حجاب قدرت و نیروی مؤمن را در برابر وساوس شیطانی و سختیهای پوشش مرتفع می سازد.

روش تربیتی آیه31 سوره نورمقابله با پوشش ناقص

 جایگاه این سوره در تفسیر تنزیلی صدو سومین سوره می باشد و بعد از سوره احزاب نازل شده است. محوریت این سوره بحث پاکدامنی است و پوشش اکمل را بیان می کند، در این آیه دستور به پوشاندن زینت های درونی با عبارات ناهیانه "وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُن..." داده شده است ولی در سوره احزاب با عبارت دستوری و اثباتی دستور به پوشش اسلامی بیان شده است این تفاوت نشان می دهد که در جلب توجه جامعه به پوشش اسلامی، ایجاد احساسی شخصیت ایمانی و اجتماعی کافی است و نیازی به استفاده از ابزار ناهیانه نیست. همین که افراد و اشخاص احساس شخصیت کنند و از آزار افراد هرزه در رنج  باشند برای پذیرش پوشش اسلامی انگیزه خواهند داشت. برخلاف پوشاندن گردن و گلو و زینت های باطنی که به دلیل تمایل تجمل و دیده شدن زیبایی ها نیازمند نهی از منکرات هستند. پس از دستیابی جامعه به هنجار پاکدامنی هشت راهکار برای پاسداشت پاکدامنی جامعه بیان شده است از جمله: در این آیه، کنترل نگاه، پوشاندن شرمگاه ها و توصیه به پوشش کامل تر زنان مؤمن و آشکار نکردن زینت های درونی بیان شده است. نگهداشت عفت و پاکدامنی در جامعه در گرو اقدام همه مردان و زنان به تناسب خود حتی زنان پوشیده می باشد. (رک: بهجت پور،1396،ص56-63)

تفسیر المیزان

" يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ..." (احزاب:33/59)

علامه ذیل سورهاحزاب:33 آیه 59 می نویسد: كلمه" جلابيب" جمع جلباب است و آن جامه‏اى سرتاسری است كه تمامى بدن خانم را مى‏پوشاند و يا روسرى است ساتر صورت و سر مى‏شود و منظور از جمله "يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ" اين است كه آن را طورى بپوشند كه زير گلو و سينه‏هايشان در انظار ناظرين پيدا نباشد و قول خداوندکه می فرماید:" ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ"- يعنى پوشاندن همه بدن به طوری که بهتر است به اهل عفت و حجاب و صلاح و سداد شناخته شوند، در نتيجه وقتى به اين عنوان شناخته شدند، ديگر اذيت نمى‏شوند، يعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمى‏گردند. ایشان ادامه می دهد که قولی هم وجود دارد که می گوید: زنان پوشیده، به زنان مسلمان آزاد شناخته شده  و حجاب علامت زنان مسلمان بود، در نتيجه كسى متعرض آنان نمى‏شد و حتى كسى نمى‏پنداشت كه ايشان كنيز و يا غير مسلمانند و جزء يهود و نصارى هستند در حالی که زنان غير مسلمان و كنيزان حجاب نداشته و بی حجابی آنها را با مسلمانان متمایز کرده بود. ليكن معناى اول به ذهن نزديك‏تر است. (طباطبایی،1417ق،ج16،ص339-340)

علامه (ره) ذیل آیه 31 نور می نویسد: در قول خداوند:" وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها" كلمه" ابداء" به معناى اظهار است و مراد از" زينت زنان"، مواضع زينت است، زيرا اظهار خود زينت از قبيل گوشواره و دست بند حرام نيست، پس مراد از اظهار زينت، اظهار محل آنها است. " وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ"- كلمه" خمر" به دو ضمه- جمع خمار است، و" خمار" آن جامه‏اى است كه زن سر خود را با آن مى‏پيچد، و زايد آن را به سينه‏اش آويزان مى‏كند و مراد از جيوب، سينه‏ها است و معنايش اين است كه به زنان دستور بده تا اطراف مقنعه‏ها را به سينه‏هاى خود انداخته، آن را بپوشانند.(موسوی همدانی،1374ش،ج15،ص155)

تفسیر مجمع البیان

مرحوم حسن طبرسی ذیل آیه59 احزاب می نویسد: ای پیغمبر به زنان بگو سر و گریبانشان را زمانی که برای نیازی خارج می شوند باید بپوشانند این بهتر است زیرا به زی خویش شناخته شوند یعنی زن آزاد هستند و کنیز نیستند تا اهل ریب و فسق آنها را اذیت نکنند. (طبرسی،1413ق،ج3،ص68)

ایشان ذیل آیه31 می نویسند:"وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها": یعنی مواضع زينت خود را براى اشخاص نامحرم ظاهر نكنند. بديهى است كه به خود زينت ميشود نظر كرد. و وظيفه زن آن است كه مواضع زينت، مثل گوش و سينه و ... را بپوشاند. برخى گفته‏اند: زينت بر دو قسم است: آشكار و پنهان. زينت آشكار لازم نيست پوشيده شود و مى‏توان به آن نظر افكند. در باره زينت آشكار و پنهان سه قول است:

1- زينت آشكار لباس و زينت پنهان خلخال و گوشواره و دستبند است.

2- زينت آشكار سرمه و انگشترى و خضاب كف است.

3- زينت آشكار صورت و كف دستهاست. در تفسير على بن ابراهيم مى‏گويد:كف دستها و انگشتان است.

وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ: زنان بايد دنباله روسريها را بر سينه بيندازند تا گردن آنها پوشيده شود. گويند: قبلا روسريها را به پشت مى‏انداختند و سينه آنها آشكار بود. جيوب كنايه از سينه‏هاست. برخى گويند: به اين جهت دستور ميدهد كه روسريها را بر سينه‏ها بيندازند كه گوشواره‏ها و گردنها و سينه‏ها را بپوشند. ابن عباس گويد: بدينوسيله مو و سينه و گلو و قسمتهاى پيشين پوشيده مى‏شود. (مترجمان،1360ش،ج‏17، ص127- 128)

مفاتیح الغیب

فخر رازی ذیل آیه 59 احزاب می نویسد: کسی که مؤمنین را اذیت می کند احتمال بهتان برایش پیش می آید و مکلف، از اذیت مؤمن منع شده است، خداوند مؤمن را امر به اجتناب از مواضع تهمتهایی که موجب اذیت می گردد کرده است. سبب اذیت اگر گفتاری است پس قطعا کسی که زنی را به بدی یاد کند او  را اذیت کرده است. در جاهلیت زن آزاد و کنیز، بدون حجاب از منزل خارج می شدند و در پی آن زنا و تهمت واقع پیش می آمد. بنابراین خداوند زنان حر را به پوشیدن جلباب امر نمود.( فخر رازی،1420ق،ج‏25، ص 183)

در قول خداوند که می فرماید:" ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ"ممکن است مراد از "یعرفن" زنانی است که زنا نمی کنند زیرا کسی که صورتش را می پوشاند، در حالی که صورت، عورت نیست پس قطعا طمع در کشف عورت نخواهد کرد. پس یعرفن زنان مستوری هستند که ممکن نیست طلب زنا از طرف آنها صورت گیرد. در قول خداوند که می فرماید: " وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً" با رحمت خویش آنچه که شما قبلا مرتکب شده اید را می بخشد و آنچه را که انجام می دهید براساس رحمت خویش پاداش می دهد.( فخر رازی،1420ق، ج‏25،ص 184)

ذیل آیه 31 سوره نور فخر رازی می نویسد خداوند مردان و زنان را به غض بصر و حفظ فرج امر می کند و می گوید این اوامر به صورت ابتدائی مخصوص مؤمنین است ولی کفار به این احکام ابتدائا امر نمی شوند بلکه این احکام تابع مسائل دیگر است. (ابتدا باید اسلام بیاورند) ایشان در ذیل این آیه به مباحث نظر و نگاه پرداخته است. (مفاتيح الغيب، ج‏23، ص360)

تفسیر کشاف

زمخشری ذیل آیه 59 سوره الأحزاب می نویسد: جلباب: لباس گشادی است که از خمار بلندتر و گشادتر است. (زمخشری،1407ق،ج3،ص559) "يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ"یعنی زنان بر خودشان جلباب بیاندازند و با آن صورتها و اطراف بدنشان را بپوشانند. زیرا زنان در ابتدای اسلام رهاشده و در جاهلیت مبتذل به سر می بردند. لذا زنی که در پیراهن و مقنعه بلند ظاهر شود بین زن آزاد و کنیز تمایز برقرار می گردد. زنان جوان و چالاک زمانی که شب برای قضای حاجت به سوی کشتزار و نخلستان از خانه خارج می شدند مانند کنیزان مورد تعرض قرار می گرفتند چه بسا به زن حر و آزاد تعرض میشد زیرا فکر می کردند او کنیز است. مردان متعرض می گفتند ما گمان کردیم که کنیز هستند. پس  زنان حر، بر خلاف زیّ کنیزان با پوشیدن رداء و ملحفه و پوشش سر و صورت (پارچه بلند) از کنیزان متمایز شدند و عزتمند شده در نتیجه هیچ طمع کننده ای به آنها طمع نمی کرد. و قول خداوند که می فرماید: " أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ" یعنی شایسته و سزاوار است که شناخته شوند تا متعرض آنها نشوند و به آنچه که اکراه دارند برخورد و ملاقات نکنند. زمخشری می نویسد: معنای "جلابیبهن" به معنای تبعیض است و تبعیض دو معنا را دربردارد. یکی از معناها عبارت است از این که: جلباب یا پیراهنی که مخصوص زنان است بپوشد و مراد این است که زن حر در پیراهن و خمار مبتذل مانند امه نباشد. دوم این که: زن قسمتی از پیراهنش را بر صورتش بیاندازد تا از کنیز متمایز و قابل تشخیص گردد.(زمخشری،1407ق،ج‏3، ص560)

 

زمخشری در ذیل آیه 31 نور می نویسد: بیان زینت بدون بیان محل و جایگاه آن برای مبالغه در امر مصونیت و پوشش است، بدلیل این که این زینتها در مواضعی از بدن قرار گرفته اند که  نگاه غیر به این مواضع حلال نمی باشد. و آنها عبارتند از: بازو و ساق و گردن و سر وسینه و گوش پس از ظاهر کردن خود این زینتها نهی شده تا معلوم شود که: این که نگاه کردن به این مواضع وقتی زینت به آنها پوشانده است حرام است، از عایشه نقل است که: زنانی نیکوتر از زنان انصار ندیدم، زمانی که این آیه نازل شد هر کدام از آنها جامه ای از پشم، خز یا ابریشم دور خود پیچیدند و  خود را پوشاندند گویی بر سرهایشان کلاغ است. (زمخشری،1407ق، ج3،ص230-231).

نتیجه

این تحقیق با استفاده از روش تفسیر تنزیلی در صدد یافتن فهم آیات قرآن در مورد حجاب  در جهت اصلاح و تربیت جامعه است. با بررسی آیه 59سوره احزاب و آیات پیشین مرتبط با آن مشخص شد که آیات 28-34 در مورد انضباط اختصاصی زنان پیامبر اکرم( ص) و  آیه 35 ده ویژگی اجتماع مؤمن و آیات 53-55 نحوه ملاقات نامحرمان با زنان پیامبر(ص) و آیه 59 حکم پوشش زنان و دختران پیامبر(ص) را که الگو و نقش مرجعیت در جامعه دارند و زنان مؤمنان را که دارای هویت و شخصیت اجتماعی خاص هستند را مورد خطاب قرارداده است با توجه به شأن نزول این آیات، قرآن پوشش را علامت زنان عفیف و پاکدامن  می داند و نوعی احترام به شخصیت اجتماعی و ایمانی زنان و مردان معرفی می کند. در نتیجه جامعه مسلمان زمان پیامبر(ص) با ورود حکم حجاب بدون چون و چرا آن را پذیرا شدند. از جمله آثار تربیتی آیه تشویق از راه احترام لازم و محسوس مردم به بانوان باحیا و باحجاب جامعه که سبب ترویج فرهنگ حجاب خواهد شد. کتب تفسیری شیعه و اهل سنت نیز به همین شخصیت اجتماعی زن مؤمن به طوری که با پوشش، متمایز از کنیز و اهل کتاب شدند و در نتیجه مورد آزار و اذیت مردان فاسق و فاجر قرار نمی گرفتند اشاره دارد. در آیه 35 سوره احزاب نیز شاخصه زن مؤمن و مرد مؤمن را ده صفت بیان می کند که در صورت تحقق این ویژگیها حجاب و هدف از تشریع آن محقق می گردد. همه این ده ویژگی، به بندگی و اطاعت خداوند و تربیت و خودسازی فرد برمی گردد که در سایه آنها زمینه برای پذیرش حکم حجاب تسهیل می گردد و فرهنگ اصیل اسلامی احیا گشته و زن مسلمان را به تعقل و  خلق روح تعبد و تعهد فرا می خواند. در آیه 31 سوره نور محوریت، بحث پاکدامنی و پوشش اکمل است که خداوند برای بزرگداشت شخصیت زنان و سالم سازی جامعه ی اسلامی آن را قرار داده است و از جمله آثار تربیتی آیه تقویت فرهنگ غیرت (غیرتمندی مردان در نوع پوشش زنان نقش بسزایی دارد)

منابع

قرآن کریم

1-     ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب،ناشر، دارالفکر،للطاعه والنشر،بیرت،1414ه ق.

2-     اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان،کوشش عراقی ودیگران،قم،النشر الاسلامی،1412ق.

3-     بهجت پور،عبدالکریم، سیر فرهنگ سازی پوشش اسلامی با رویکرد تفسییر تنزیلی، قم، تمهید،1396.

4-     بهجت پور،عبدالکریم، شناخت نامه تنزیلی سوره های قرآن کریم، قم، تمهید،1394.

5-     بهجت پور،علی اکبر،جزوه کارگاه روش فرهنگ سازی پوشش اسلامی با رویکرد تفسیر تنزیلی، تهران،مدرسه کوثریه، 27/11/95)

6-      حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، مؤسسه آل البیت علیهم السلام،1414.

7-     راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن،ترجمه تحقیق غلامرضا خسروی حسینی، تهران، انتشارات مرتضوی،1383.

8-     رشید شرتونی، مبادی العربیه قسم الصرف،تنقیح حمید محمدی،قم، دارالعلم،1395.

9-     رضايى اصفهانى محمدعلى و همكاران، ترجمه قرآن،قم، موسسه تحقيقاتى فرهنگى دارالذكر،1383ش.

10- زمخشری، محمود، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، بیروت، دار الكتاب العربي، 1407ق.

11- شافعی، محمدبن ادریس، کتاب الام، بیروت، دارالفکر،1403ق.

12- طباطبايى سيد محمد حسين، : الميزان فى تفسير القرآن،قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، 1417 ق.

13- طبرسى فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو،1372ش.

14- طریحی، فخرالدین، مجمع البیان، تهران،1416ه ق.

15- فخرالدين رازى ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتيح الغيب، بیروت، دار احياء التراث العربى، 1420 ق.

16-  فراهيدى خليل بن احمد،کتاب العین،قم، انتشارات هجرت،1410ق.

17- قمی،علی بن ابراهیم، تفسیر قمی،قم، دار الكتاب، 1367 ش.

18- مترجمان، ترجمه تفسير جوامع الجامع، مشهد،بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى،1377ش.

19- مصطفوى حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم،تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب،1360.

20- مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، انتشارات صدرا، 1358.

21-موسوى همدانى سيد محمد باقر،ترجمه تفسیر المیزان، قم،دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم،1374ش.

آمار بازدید

  • بازدید این صفحه : 839

  • بازدید امروز : 95

  • کل بازدید : 999579

  • بازدیدکنندگان آنلاين : 1

اطلاعات تماس

  • آدرس: خیابان کوی نصر(گیشای سابق)-نبش فاضل شرقی-پلاک 19

  • تلفن: 88241491-88240932

  • نمابر: 88484803

  •                

صفحه اصلی|درباره ما|تماس با ما

.تمامی حقوق این سایت متعلق به مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام می باشد