چاپ        ارسال به دوست

این مرد پایان ندارد

 

عنوان کتاب این مرد پایان ندارد
نویسنده  سید علی بنی لوحی 
ناشر  راه بهشت 
نشانی اصفهان ، خیابان احمد آباد - کوچه فاضل - بن بست غدیر - پلاک 16
مشخصات شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی

 

کتاب این مرد پایان ندارد زندگی جهادی سرباز اسلام شهید قاسم سلیمانی

در این کتاب که به صورت متن و تصویر رنگی منتشر می شود، مخاطب علاوه بر برخی تصاویر منتشر نشده از فرمانده جبهه مقاومت، خاطراتی را می خواند که تعدادی از آن ها برای اولین بار منتشر می شوند.

در واقع در سیر این کتاب، نگارنده تلاش کرده است که مطالب کتاب، به گونه ای سامان یابد تا خواننده، مکتب شهید «قاسم سلیمانی» را بیشتر بشناسد.

سید علی بنی لوحی نویسنده کتاب "این مرد پایان ندارد"، از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که خود را خادم یاران حضرت روح الله در لشکر امام حسین (ع) می داند و معتقد است بزرگترین خوشبختی زندگی اش این بوده که او را در صحنه جهاد و شهادت راه داده اند، هر چند دست خالی و مانده از راه باز گشته است.

سید علی بنی لوحی بعد از دفاع مقدس مدتی رئیس ستاد نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و اکنون به فعالیت های فرهنگی مشغول است که نتیجه تلاش او تدوین و تألیف بیش از ۲۰ جلد کتاب با موضوع دفاع مقدس و انقلاب اسلامی است و او هم چنان در رزم است.

بخشی از کتاب :

اولین بار که او را دیدم در بهمن ماه 1360 بود که ما در پادگان دوکوهه مستقر بودیم و لشکر امام حسین (ع) را برای عملیات مهمه فتح المبین اماده میکردیم . یک روز که در گلف با آقا رحیم و حسن باقری برای هماهنگی کارهای منطقه عملیات جلسه داشتیم به ما گفتن که قرار است از نیروهای بسیجی و پاسدار کرمان یک تیپ تشکیل شود و چون ما مقدار زیادی سلاح و مهمات در عملیات آزادسازی آبادان از محاصره و فتح بستان به دست آورده بودیم موظف شدیم ضمن اینکه چند ساختمان از دوکوهه را در اختیار تیپ در حال تاسیس قرار می دهیم به اندازه سه گردان هم سلاح ، مهمات و تجهیزات به آن ها بدهیم .

همان روز به دوکوهه برگشتیم و اولین دیدار با جوانی خوش سیما ما را به یاد دوستان شهیدمان انداخت که در ماه های اخیر در فراغ آن ها می سوختیم .

حاج قاسم در خاطرات خودش اینگونه به آن روزها اشاره می کند :

محل استقرار اولیه ما دوکوهه بود . در آنجا قبل از اینکه بچه های تیپ محمد رسول الله مستقر شوند بچه های تیپ امام حسین مستقر شده بودند وقتی ما نیروها را به دوکوهه آوردیم هنوز امکانات نداشتیم . آشپزخانه نداشتیم . صلاح و مهمات نداشتیم . تغذیه و تسلیحات ما را تیپ امام حسین تامین میکرد . غذای ما را آن ها می دادند . بعد هم قرار شد تسلیحات ما را هم بدهند بعد خودمان آرام آرام خودکفا شدیم .

بخشی دیگر از کتاب :

در آزاد سازی تکریت بخاطر اینکه سقوط آن موصل را به خطر می انداخت آمریکایی ها ماشین حاج قاسم را مورد حمله قرار دادند برای همین هم بود که در بیشتر صحنه ها ایشان تلاش می کرد از ماشین و تجم بچه ها دور شود و تنهایی جابجا شود تا خطر از دیگران هم دفع شود.

آمریکایی ها با زدن ماشین فرماندهی عملیات به ما می خواستند بفهمانند که نباید جلوتر بروید ولی حاج قاسم گوشش بدهکار نبود و کار خودش را می کرد تا تکریت را تصرف کردیم . در سوریه و در نزدیکی تنف که مقر آمریکایی ها بود و هنوز هم آنجا هستند زمانی که ما به سمت این جبهه حرکت کردیم تا عملیات را شروع کنیم هواپیماهای آمریکایی به ما حمله کردند که چند تانک و نفربر و یک بولدوزر منهدم شد و شهید هم دادیم ولی حاج قاسم با تغییر موضع سریع سالم ماند . آمریکایی ها برای آنکه در آن منطقه داعش از موقعیت ما مطلع شود فیلم آن را برای داعش ارسال کردند ما ظهر نماز خواندیم و حاج قاسم امام جماعت شد . چند ساعت بعد داعش یک ماشین انتحاری فرستاد برای به شهادت رساندن حاجی ولی ما تغییر مکان داده بودیم و عده ای از رزمندگان شهید شدند . در هر صورت آمریکایی ها سال ها تلاش می کردند حاج قاسم را شهید کنند چون تمام برنامه های آن ها را با شکست رو به رو کرده بود

(روایت سردار اصغر صبوری به عنوان شاهد عینی )


١١:٣٢ - چهارشنبه ١٥ دی ١٤٠٠    /    شماره : ٥٢٥    /    تعداد نمایش : ٤٧٠



خروج




آمار بازدید

  • بازدید این صفحه : 21347

  • بازدید امروز : 51

  • کل بازدید : 997642

  • بازدیدکنندگان آنلاين : 2

اطلاعات تماس

  • آدرس: خیابان کوی نصر(گیشای سابق)-نبش فاضل شرقی-پلاک 19

  • تلفن: 88241491-88240932

  • نمابر: 88484803

  •                

صفحه اصلی|درباره ما|تماس با ما

.تمامی حقوق این سایت متعلق به مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام می باشد