عنوان کتاب |
شفاءالصدور فی شرح زیارت عاشورا |
نویسنده |
میرزا ابوالفضل تهرانی |
ناشر |
اسوه |
نشانی |
تهران - خ انقلاب - ابتدای پل کالج - مقابل خ خارک - پ 787 |
مشخصات |
شرح زیارت عاشورا |
این کتاب که از مفصلترین کتابها در شرح زیارت عاشورا است؛ در سال ۱۳۰۹ هجرى، به زبان فارسی نوشته شده و به دلیل احاطه علمى مؤلف بر فقه و اصول وحدیث و علم هیئت و ادبیات عرب و ... نکات گوناگونى و فوائد مهمى از هر علم در این کتاب آمده است. براى عظمت کتاب همین بس که همانند میرزای شیرازی در تقریظى که براى آن نوشته میفرماید: « کتاب شریف «شفاء الصدور» الحق کتابی است در نهایت خوبی و تمامیت و متانت و جامع بین مراتب تحقیق و تتبع، و محیط به ذکر فضایل و معارف برای اصناف و طبقات...»
در این کتاب، چند بحث تحقیقی و بسیار با دقت و جامع آمده که به این تفصیل و استدلال متقن، مطمئناً در هیچ کتابی نخواهید خواند. و این ـ بحمد الله تعالی ـ از مختصات این کتاب است که باید غنیمت شمرد، مانند:
۱. بحث در این که اولاد امام علی و زهرای اطهر، و نوهها و نتیجههای ایشان، چه پسری و چه دختری ـ و هرچه پایینتر بروند ـ آیا فرزندان حضرت رسول(ص) هستند؟! یا نه؟! و گفتهایم: البته فرزندان آن حضرت میباشند.
۲. چرا نوهها و نتیجههای دختری حضرت علی و زهرا (ع) نباید خمس بگیرند، با اینکه فرزندان پیغمبر ـ و اولاد حضرت هاشم ـ علیهمالسلامند.
۳. بحث در موضوع تربت امام حسین(ع) و اینکه خوردن تقریباً به مقدار یک نخود از خاک قبر، از کجا تا کجا است؟! و این حکم ـ یعنی خوردن خاک، مختصّ و انحصاری خاک قبر مطهر اباعبدالله(ع) است.
۴. حکم روزهی عاشورا، که گفتهایم: استحبابی ندارد، بلکه ـ بر حسب موارد، و نیت ـ یا مکروه است یا حرام و یا کفر.
۵. بحث در این که ناصبی، کیست؟! و نواصب، کدامند که محکوم به کفر و نجساند.
۶. اینکه معاویه و کسانی نظیر او ـ در نفاق و فساد و افساد ـ جزء اصحاب رسول الله(ص) نیستند.
۷. حکم لباس سیاه که گفتهایم: برای عزای حضرت سیدالشهدا و سایر معصومین معظم(ع) مستحب است، نه مکروه.
۸. شهدای عزیر طَفّ، چند نفرند؟!
۹. چرا در این زیارت میگوییم: اللهمّ العن بنی امیّه قاطبه، با اینکه میدانیم در بنی امیه نیز افراد شایسته ـ اگرچه بسیار کم ـ حتی از اصحاب ائمه علیهم السلام و شیعیان بااخلاص بوده و هستند؟!
۱۰. ملاحظه و مقایسهی دو فتوا از دو عالم بزرگ اهل تسنن ـ عبدالقادر جیلانی، و ابن حجر ـ که هر دو تن، جدّاً و بیتردید، دشمن شیعیانند. و فتوا و سخن هر یک ـ در مورد عزاداری، و مسائل مربوط به عاشورا ـ کاملاً در تضاد و مخالف و رودرروی هماند. البته، یکی ـ یعنی فتوا و سخنان عبدالقادر جیلانی ـ بر خلاف رأی و عمل شیعیان است و دیگری ـ یعنی فتوا و نظر ابن حجر ـ صد درصد به نفع ما. و ما با استدلال قطعی گفتهایم که اینجا، سخن «ابن حجر»، و نه عبدالقادر، صحیح و پذیرفته میباشد.