1 صفر - ورود اسيران واقعه كربلا به شام

پس از آن كه امام حسين (علیه السلام) و ياران باوفايش در دشت سوزان كربلا به دست لشكريان حرمت‏شكن و سفاك عمر بن ‏سعد در روز عاشوراى سال 61 قمرى به شهادت رسيدند، بازماندگان آنان، از جمله امام زين ‏العابدين (علیه السلام) كه در شدت بيمارى به سر مى‏ برد و ساير فرزندان، همسران، خواهران و مادران شهيدان كربلا، به اسارت سپاه عمر بن‏ سعد درآمده و در روز يازدهم محرم، آنان را از كربلا به كوفه منتقل نمودند. پس از چند روز اقامت اسيران در كوفه، آنان را روانه شام نمودند تا در مجلس يزيد بن ‏معاويه (دومين حاكم اموى) حاضر سازند.

عبيدالله‏ بن‏ زياد پيش از حركت اسيران، فرمان داد سرهاى شهيدان كربلا را بالاى نيزه كرده و به سرپرستى زحر بن ‏قيس به شام ارسال كنند و پس از آن، اسيران را بر كجاوه ‏هايى سوار كرده و به حالت اسيرى روانه شام كرد. وى دستور داد امام زين‏ العابدين (علیه السلام) را با غُل جامعه در بند كرده و دستهايش را برگردنش به بندند. گروه اسيرداران، در ميان راه به گروه حاملان سرهاى شهدا پيوسته و به اتفاق هم راه عراق تا شام را پيمودند.(1)

منازل و ايستگاه‏ هاى ميان عراق و شام، زياد است و معروف به چهل منزل مى ‏باشد. آنان در هنگام حركت به سوى شام از بسيارى از شهرها و روستاها عبور كردند و در بسيارى از اين مناطق، مردم به محض باخبر شدن از شهادت امام حسين (علیه السلام) و اسارت خانواده آن حضرت، سوگوارى مى ‏كردند و بر قاتلان آن حضرت نفرين و لعنت مى‏ نمودند. از اسيران و سرهاى شهدا در بين راه، كرامات فراوانى به ظهور رسيد و خاطره‏ هاى زيادى از آنان در منابع اسلامى و مقاتل به ثبت رسيده است.

به هر تقدير در روز اول ماه صفر سال 61 هجرى قمرى، اسيران و سرهاى شهيدان واقعه كربلا را وارد دمشق، مقر حكومت يزيد بن ‏معاويه نمودند و اهالى اين شهر، اين روز را عيد اعلان كرده و به جشن و پايكوبى پرداختند.(2)

پس از ورود اسيران به دمشق، آنان را وارد مجلس يزيد نمودند.

يزيد در آن جمع، متوجه امام سجاد (علیه السلام) شد كه در غل و زنجير بود و به وى گفت: اى پسر حسين! پدرت خويشاوندى مرا بريد و حق مرا زير پا گذاشت و با من درباره سلطنت به نزاع پرداخت، در نتيجه خدا با او چنين معامله‏ اى كرد كه اكنون مشاهده مى‏ نمايى!

امام زين‏ العابدين (علیه السلام) در پاسخ يزيد اين آيه را تلاوت كرد: ما اَصابَ مِن مُصيبَةٍ فِى الْأرْضِ وَ لا في اَنفُسِكُمْ اِلَّا في كِتابٍ مِن قَبْلِ اَنْ نَبْرَاَها. (3) يعنى هيچ بلا و ناگوارى در روى زمين و در جان‏هايتان به شما نمى‏ رسد مگر آن كه پيش از اين ما آن را در كتاب مقدرات ثبت كرديم، همانا اين كار براى خدا آسان است.

در آن مدتى كه اسيران در شام اقامت داشتند، رويدادهاى گوناگونى براى آنان به وقوع پيوست كه از همه مهمتر درگذشت دختر خردسال امام حسين (علیه السلام) در خرابه شام، مناظره حضرت زينب (علیها السلام) و ديگر افراد خانواده امام حسين (علیه السلام) با يزيد و خطبه به يادماندنى امام سجاد (علیه السلام) در حضور يزيد، درباريان و اهالى دمشق در مسجد اموى بود.

اين‏گونه افشاگرى ‏ها و مبارزه‏ هاى پنهان و آشكار اهل ‏بيت (علیهم السلام) در حالت اسيرى در شام، يزيد را در نزد مسلمانان، بى‏ مقدار و بى‏ اعتبار كرد و پس از مدتى، وضعيت شام را بر ضد يزيد و به هوادارى از امام حسين (علیه السلام) تغييرداد.

يزيد، ناچار شد كه اعتراف به جرم و جنايت خود و سپاهيان و عاملان جنايت پيشه خود كرده و از امام زين‏ العابدين (علیه السلام) عذرخواهى نمايد و پس از مدتى آنان را آزاد و با احترام و عزت به مدينه منوره عودت دهد.(4)

 

  1. الارشاد (شيخ مفيد)، ص 475
  2. منتهى‏الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص423
  3. سوره حديد (57)، آيه 22
  4. الارشاد، ص 475؛ منتهى ‏الآمال، ج1، ص 423؛ زندگانى چهارده معصوم (ع) ترجمه اعلام‏ الورى ص 353 و لهوف ‏سيّد بن‏ طاووس، ص191

 

5 صفر - شهادت حضرت رقيه (علیها السلام) در شام

حضرت رقيه (علیها السلام) دختر اباعبدالله‏ الحسين (علیه السلام) چهار يا سه سال پيش از واقعه كربلا در مدينه منوره ديده به جهان گشود. نام مادرش در منابع تاريخى به درستى بيان نشده است. گويا مادرش "ام ولد" امام حسين (علیه السلام) بوده است.

به هر تقدير، هنگامى كه امام حسين (علیه السلام) از مدينه منوره هجرت كرد و به سوى مكه معظمه و از آن جا به كربلا روان گرديد، اين دختر چهارساله نيز بسان ساير فرزندان آن حضرت، در اين سفر بزرگ حضور داشت و تمام رنج‏ها و سختى‏هاى ايام هجرت و دورى از وطن و ناملايمات زندگى را تحمل كرد.

وى پس از شهادت امام حسين (علیه السلام) به همراه ساير بازماندگان واقعه كربلا، به اسارت سپاه يزيد درآمد و از كربلا به كوفه و از كوفه به شام برده شد. پس از چند روز اقامت در شام و مشاهده سنگدلى‏هاى يزيد و يزيديان و تحمل سخت‏ترين ايام اسارت، در دمشق وفات يافت.

از اين كه وفاتش در ماه صفر سال 61 هجرى قمرى واقع شده است، ترديدى در آن نيست. ولى در اين كه چه روزى از ماه صفر بوده است، اطلاع دقيقى به دست نيامده است. تنها برخى از تقويم‏ هاى رايج، پنجم صفر را روز وفات آن حضرت بيان كرده‏ اند.(1)

معروف است كه حضرت رقيه در خرابه شام از دنيا رفت. مزار اين مخدره در حال حاضر در يك بازارچه قديمى دمشق كمى دور از مسجد اموى قرارگرفته است و عاشقان حرم حسينى به زيارتش مى ‏شتابند.(2)

 

  1. منتهى ‏الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 437
  2. شام سرزمين خاطره‏ها (مهدي پيشوايي)، ص 109

 

7صفر - شهادت امام حسن‏ مجتبي (علیه السلام)

روز هفتم ماه صفر در تقویم های رسمی کشور به عنوان روز ولادت امام موسی کاظم (علیه السلام) نامگذاری شده است. اما هفتم ماه صفر در میان مراجع و علمابه خصوص در شهر قم به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) روز عزا و تعزیه است و علمای شیعه همواره به این موضوع ملتزم بوده اند. سابقه این موضوع در شهر قم از زمان حضرت آیت الله حائری یزدی است و هنوز هم علما و مراجع بر اساس همان سنت، روز هفتم صفر را روز شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) می دانند و مجلس عزاداری برپا می نمایند

هفتم صفر از سال ها پیش در میان بزرگان و علمای حوزه به عنوان روز شهادت قوی تر بوده است و جنبه عزا و سوگواری در آن بیشتر است تا جنبه شادی و گرامیداشت ولادت امام موسی کاظم(علیه السلام) و این سیره همچنان تا امروز ادامه دارد.  

همچنین از شاگردان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه و آیت الله بروجردی نیز نقل می شود نظر این دو بزرگوار در خصوص سالروز شهادت امام حسن مجتبی روز هفتم ماه صفر بوده است و با تعطیلی دروس این روز را به عزاداری میپرداختند حوزه علمیه نجف هفتم ماه صفر را به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) تعطیل می باشد و مراسم سوگواری برگزار می کنند.

امام حسن (علیه السلام) نخستين فرزند امام على (علیه السلام) و فاطمه ‏زهرا (علیها السلام) است كه در نيمه ماه مبارك رمضان سال سوم هجرى قمرى در مدينه منوره ديده به جهان گشود و با تولد خويش، در جدش پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ساير اهل‏ بيت (علیهم السلام) شادى و نشاط ويژه‏اى پديد آورد.

امام حسن (علیه السلام) بنا به روايت شيعه و اهل‏سنت، شبيه ‏ترين انسان‏ها به رسول ‏خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و در اين باره گفته شده است: و كان الحسن اشبه النّاس برسول‏اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم) خلقاً و هَدياً وَ سؤدداً؛ حسن از جهت سيما، روش و رهبرى از همه بيشتر به رسول‏خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شباهت داشت.(1)

امام حسن (علیه السلام) پس از شهادت پدرش اميرمؤمنان على ‏بن ‏أبى ‏طالب (علیه السلام) در كوفه، با درخواست و بيعت ياران آن حضرت و اهالى كوفه، خلافت را پذيرفت و راه و روش عدالت‏پرور پدرش را تداوم بخشيد.(2)

وليكن با فتنه‏ انگيزى‏ هاى معاوية بن‏ ابى ‏سفيان و شرارت‏هاى سران سفاك سپاه او از يك سو و نفاق و خيانت برخى از سران سپاه امام (علیه السلام) و ايجاد چند دستگى در ميان مردم و خستگى آنان از جنگ و خون‏ريزى از سوى ديگر، آن حضرت را واداشت كه براى حفظ اصل اسلام و در نظر گرفتن مصلحت مسلمانان، با معاويه صلح كند و حكومت را به طور موقت و مشروط به وى سپارد.

از آن پس، امام (علیه السلام) از كوفه به وطنش مدينه بازگشت و بقيه عمر شريف خود را در مدينه گذرانيد. آن حضرت گرچه از حكومت كناره‏گيرى كرده بود ولى با رفتار و كردار خود، امت اسلام را به جنايت‏ هاى معاويه و عاملان او در سراسر مناطق اسلامى آگاه مى‏ كرد و روحيه رزم و جهاد را در نهاد آنان دوباره زنده مى‏ كرد.

وجود آن حضرت براى معاويه و عامل او در مدينه، بسيار گران مى ‏آمد و مانع ترك‏تازى آنان مى‏ گرديد و دستگاه غاصب خلافت را با مشكلاتى مواجه مى ‏كرد. از جمله اين كه معاويه تصميم گرفته بود كه فرزند خود يزيد را جانشين خويش گرداند و در اين راه تلاش زيادى به عمل آورد وليكن در آغاز توفيق چندانى به دست نياورد. چون اين فكر شيطانى مخالف با صلحنامه امام حسن(علیه السلام) بود و از سوى ديگر وجود شخصيت امام حسن(علیه السلام)مانع تحقق هدف­ هاى معاويه بود. بدين جهت در صدد از ميان برداشتن اين اسوه بزرگ عالم اسلام برآمد و در اين راه از منافقان و كسانى كه به خاطر وابستگى فاميلى با آن حضرت رابطه داشتند، سود جست.

معاويه از طريق اشعث‏ بن‏ قيس، دخترش جعده را كه همسر امام حسن(علیه السلام) بود وسوسه كرد و او را به شهادت آن حضرت ترغيب و تطميع نمود. جعده كه نفاق و دوچهرگى را از پدرش به ارث برده بود، هر چه بيشتر خود را به آن حضرت نزديك گردانيد و پس از جلب توجه امام (علیه السلام) ، ناجوانمردانه به آن حضرت، خيانت كرد و به وى زهر خورانيد. (3)

امام حسن (علیه السلام) به خاطر نوشيدن زهر، مسموم شد و به مدت چهل روز در بسترى بيمارى افتاد و روز به روز، حالش وخيم‏تر گرديد، تا اين كه در 7صفر سال پنجاه هجرى قمرى، در مدينه به شهادت رسيد و محبان اهل‏بيت (علیهم السلام) را در سوگ بزرگى فرو برد.

 

هم ‏اكنون مزار امام حسن‏ مجتبى (علیه السلام) به همراه سه تن از امامان معصوم (علیهم السلام) يعنى امام زين‏ العابدين، امام محمد باقر و امام جعفر صادق (علیهم السلام) بدون هيچ‏گونه گنبد و بارگاهى در اين قبرستان قرار دارد و محل زيارت بسيارى از شيعيان و دوستداران اهل‏بيت (علیهم السلام) مى ‏باشد.

 

  1. الإرشاد (شيخ مفيد)، ص 347
  2. همان، ص 8
  3. كشف‏ الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 80 و الارشاد، ص 9

 

 

20 صفر - اربعين حسینی

بيستم صفر روز اربعين شهادت امام حسين (علیه السلام) و يارانش است. اين روز، روز زيارت امام حسين (علیه السلام) است و براى آن، زيارت‏هاى ويژه‏اى از امامان معصوم (علیهم السلام) نقل شده است. براى استفاده از اين زيارت‏ها به كتب ادعيه، از جمله كتاب شريف مفاتيح‏الجنان شيخ‏عباس‏قمى رجوع نماييد.

در اين روز جابر بن ‏عبدالله‏ انصارى وارد كربلا گرديد و قبر مطهر امام حسين (علیه السلام) را زيارت كرد. او نخستين زايرى بود كه با معرفت، موفق به زيارت قبر آن حضرت گرديد.

جابر بن ‏عبدالله‏ انصارى كه در هنگام شهادت امام حسين (علیه السلام) به احتمال زياد در مدينه حضور داشت و از قيام و شهادت آن حضرت بى‏اطلاع بود، پس از آگاهى از جنايت سپاهيان يزيد و شهادت امام حسين (علیه السلام) و ياران وفادارش در كربلا، عازم كوفه گرديد تا از اين رويداد بزرگ، به خوبى آگاه شود.

وى، پس از اطلاع كامل از نحوه شهادت و به دست آوردن نشانى محل شهادت امام حسين (علیه السلام) عازم سرزمين كربلا گرديد و نخستين كسى بود كه توفيق زيارت قبر امام حسين (علیه السلام) را به دست آورد و پايه‏گذار سنت حسنه زيارت مرقد پيشواى شهيدان، حضرت امام حسين (علیه السلام) گرديد.

به اين ترتيب، جابر بن ‏عبدالله‏ انصارى نه تنها خود موفق به زيارت ابا عبدالله‏ الحسين (علیه السلام) گرديد، بلكه با رفتار و گفتار خود، زيارت امام حسين (علیه السلام) و ساير شهيدان كربلا را در ميان دوستداران اهل‏بيت (علیهم السلام) رواج داد.

28 صفر - رحلت جانگداز پيامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله و سلم)

  حضرت محّمد بن ‏عبداللّه (صلی الله و علیه و آله و سلم) آخرين پيامبر الهى است كه مردم را به يگانگى خداوند متعال و عدالت اجتماعى در دنيا و زندگى در سراى ديگر دعوت كرد و اديان آسمانى را با رسالت و تبليغ خويش به اتمام و اكمال رسانيد.(1)

آن حضرت در چهل سالگى به رسالت مبعوث گرديد. در آغاز به مدت سه سال به طور پنهان وسپس به مدت ده سال به طور آشكار در مكه معظمه، مردم را به توحيد و دين اسلام دعوت كرد. در اين راه، آزارهاى فراوان روحى و جسمى از معاندان و مشركان قريش تحمل كرد و سرآخر كه با توطئه آنان در قتل خود مواجه گرديد، ناچار به سوى مدينه مهاجرت نمود و اين شهر را پايگاه دعوت اسلام و تمركز مسلمانان قرار داد و نخستين پايه‏ هاى حكومت اسلامى را در آن بنا نهاد.

از آن پس به مدت ده سال در اين شهر مقدس اقامت گزيد و با انواع دشمنى ‏ها و دسيسه‏ هاى مشركان مكه و ساير طوايف و قبايل عربستان، مقابله كرد و بسيارى از آنان را به دين اسلام و راه روشن الهى هدايت‏گر شد و مناطق مهمى از سرزمين عربستان، همانند مكه معظمه، طائف، يمن و نواحى مسكونى شبه‏ جزيره عربستان را در پوشش نظام حكومتى اسلامى قرار داد.

سرانجام در 63 سالگى پس از انجام مراسم حجةالوداع و معرفى حضرت على (علیه السلام) به جانشينى خويش در غديرخم، آثار بيمارى در آن حضرت هويدا شد و پس از تحمل چندين روز بيمارى روح ملكوتى‏ اش به اعلى عليين پيوست و در جوار رحمت الهى قرار گرفت.

پس از رحلت رسول‏ خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) در حالى كه عده‏ اى از سران و سياستمداران مهاجر و انصار در سقيفه بنى ساعده گردآمده و درباره جانشينى آن حضرت به مجادله و منازعه پرداخته بودند، حضرت على (علیه السلام) به اتفاق برخى از عموزادگان خويش به غسل دادن و كفن كردن بدن مطهر پيامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) پرداخت. آن گاه بدن شريف آن حضرت به مدت دو روز جهت وداع واپسين امت و سوگوارى اهل‏بيت (علیهم السلام) و نمازگزاردن اهالى مدينه بر بدن مطهر آن حضرت، با احترام ويژه‏اى نگهدارى شد و به خاك سپرده شد.

هم اكنون مرقد مطهر آن حضرت در داخل مسجدالنبى (صلی الله و علیه و آله و سلم) قرار دارد و زيارت‏گاه مسلمانان و مشتاقان آن حضرت از سراسر عالم است.

 

  1. اشاره به آيه 3، سوره مائده (اَلْيَومَ اَكْمَلْتُ دينَكُم وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإسْلامَ ديناً(

30 صفر - شهادت ثامن الائمه حضرت امام رضا (علیه السلام)

امام رضا (علیه السلام) در يازدهم ذى‏قعده سال 148 قمرى (1) در مدينه منوره ديده به جهان گشود.پدر ارجمندش امام موسى‏ كاظم (علیه السلام) ، امام هفتم شيعيان و مادرش نجمه بودند.

امام رضا (علیه السلام) در 35 سالگى، پس از شهادت پدرش امام موسى‏ كاظم (علیه السلام) در زندان بغداد، در رجب سال 183 قمرى به امامت رسيد و مدت امامت آن حضرت، بيست سال بود.

يكى از حساسترين مقطع زندگى امام رضا (علیه السلام) و حتى مهمترين مقطع امامت شيعيان، مسافرت اجبارى آن حضرت به خراسان و پذيرش ولايت‏عهدى مأمون ‏عباسى است، كه سرانجام، شهادت آن حضرت در همين مسافرت به وقوع پيوست.

امام رضا (علیه السلام) به دعوت مامون عباسی ، فرزند خردسالش محمد تقى (علیه السلام) را در مدينه جانشين خويش قرار داد و به همراه برخى از علويان و ياران خويش عازم خراسان شد. آن حضرت پس از عبور از بصره، وارد ايران شد و در مسير راه با استقبال شايان ايرانيان مشتاق اهل‏ بيت (علیهم السلام) روبرو گرديد. براى امام رضا (علیه السلام) در شهرها و بين راه‏ هاى ايران، از جمله قم و نيشابور، داستان و كرامت ‏هاى زيادى به ظهور رسيده كه در كتب تاريخ و سيره امامان معصوم (علیهم السلام) بيان شده است.

امام رضا (علیه السلام) پس از آن كه به "مرو" (2) مركز حكومت مأمون ‏عباسى در خراسان رسيد، با استقبال مأمون و درباريان و قاطبه مردم روبرو شد. مأمون براى امام رضا (علیه السلام) احترام ويژه‏اى قائل شد و وى را بر همگان، از جمله علويان و عباسيان برترى داد و در تكريم و تعظيم او، هيچ‏گونه كوتاهى نكرد.

مأمون كه از پذيرش خلافت اسلامى از سوى امام رضا (علیه السلام) نااميد شده بود، به آن حضرت پيشنهاد كرد كه ولايت‏عهدى وى را بپذيرد.مأمون در اين باره اصرار كرد و حتى به گونه‏ اى امام رضا (علیه السلام) را تهديد كرد.

امام رضا (علیه السلام) كه در مقابل تهديد جدى مأمون روبرو شده بود، چاره‏اى جز رضا و تسليم نديد. آن حضرت، ولايت‏عهدى مأمون را با شرايطى چون نبودن مسئوليت امرونهى در حكومت، عدم صدور فتوا در امری، عدم داورى در دعوايى و ... پذيرفت.مأمون، تمام خواسته‏ هاى امام رضا (علیه السلام) پذيرفت.

بدين طريق آوازه ولايت ‏عهدى امام رضا (علیه السلام) در تمامى شهرها طنين‏ افكن شد.

شيعيان و دوستداران اهل‏ بيت (علیهم السلام) فرصت و موقعيت بسيار مناسبى پيدا كرده تا پس از سال‏ ها اختناق و فشار، بار ديگر راه و رسم خويش را آشكار و حقانيت مذهب خود را اثبات كنند. علويان، به ويژه نوادگان امام جعفرصادق (علیه السلام) و فرزندان امام موسى‏ كاظم (علیه السلام) به خاطر وجود مبارك امام رضا (علیه السلام) موقعيت‏ هاى ممتازى در حكومت مأمون پيدا كرده و در ايران، عراق، حجاز و يمن به منصب‏ هايى رسيدند.

در خراسان نيز به خاطر گفتمان‏ ها و رفتار دلنشين و زيباى امام رضا (علیه السلام) ، هر روز محبوبيت آن حضرت و گرايش مردم به سوى اهل‏ بيت (علیهم السلام) زيادتر مى‏شد.

روند چنين امرى، خوشايند مأمون نبود. زيرا وى مى‏ خواست از ولايت‏عهدى امام رضا (علیه السلام) براى مشروعيت و مقبوليت عمومى حكومت غاصبانه خويش، استفاده ابزارى كند، ولى امام رضا (علیه السلام) با درايت خويش، نتيجه را به عكس خواسته‏ هاى مأمون كرد و به همگان تفهيم نمود كه خلافت عباسيان، مشروعيت ندارد و بايد به خاندان پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) كه شايسته ‏ترين افراد اُمتند برگردد.

به هر تقدير، در بازگشت مأمون و درباريان و كارگذاران حكومتى او از خراسان، جهت عزيمت به سوى عراق، و انتقال مقر حكومت از "مرو" به "بغداد"، در آغاز، فضل‏ بن ‏سهل به توطئه مأمون، در حمام سرخس ترور گرديد و به قتل رسيد. پس از آن، امام رضا (علیه السلام) در طوس به توطئه مأمون به دلیل به خطر افتادن جایگاه خلافتش، مسموم گرديد و پس از دو روز بيمارى شديد، به شهادت رسيد.(3)

مأمون براى پنهان داشتن توطئه ننگين خود و فريب دادن علويان و محبّان اهل‏بيت (علیهم السلام) در شهادت امام رضا (علیه السلام) بسيار گريه و ناله كرد. آن گاه دستور داد كه بدن شريف آن حضرت را غسل و كفن نمايند و خود وى، جنازه آن امام شهيد را بدوش گرفت و به محلى كه هم اكنون مرقد شريفش است، تشييع نمود و در همان جا كه در جوار قبر پدرش هارون ‏الرشيد است، دفن نمود.

  1. زندگانى چهاده معصوم(ع) (ترجمه اعلام ‏الورى)، ص 423؛ منتهى ‏الآمال (شيخ عباس قمي)، ج2، ص 256 و بحارالانوار (علامه مجلسي)، ج49، ص 2
  2. اين شهر، هم اكنون در كشور تركمنستان واقع شده است.
  3. وقايع ‏الايام (شيخ عباس قمي)، ص 97

 
 

آمار بازدید

  • بازدید این صفحه : 1283

  • بازدید امروز : 157

  • کل بازدید : 997517

  • بازدیدکنندگان آنلاين : 2

اطلاعات تماس

  • آدرس: خیابان کوی نصر(گیشای سابق)-نبش فاضل شرقی-پلاک 19

  • تلفن: 88241491-88240932

  • نمابر: 88484803

  •                

صفحه اصلی|درباره ما|تماس با ما

.تمامی حقوق این سایت متعلق به مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام می باشد