برخیزید! گردوغبار خواب و کسالت را از سراپای خویش بشویید. محبوب صدایمان زده است. سفره ای به پهنای آسمان گسترده است و ما را بر سر این سفره می خواند. برخیزید! خدا سی شب دل هایمان را بار عام داده است و چشم انتظار شتافتن ما به آغوش لطف خویش است.

رمضان آمده است تا خدا در تک تک نفس هایمان و در تک تک نگاه ها و پلک زدن هایمان جلوه کند تا در هر لحظه ای، در قلمرو آسمان ها قدم بزنیم و هرچه می کنیم، در نزد پروردگار، عبادت تلقی شود. رمضان آمده است و تمام درهای آسمان به روی زمین بازند و رحمت خداوند هر لحظه و هر ثانیه بر سر و رویمان فرومی ریزد. اینک دقیقه ها و ثانیه هایمان، همه لحظه های استجابتند. روزها و ساعت ها، همه موسم رستگاری و رهایی اند. هر لحظه کافی است لبی تر کنیم و اجابت شویم. خدا گوش به زنگ است. گوش به زنگ توبه ها، آرزوها،... گوش به زنگ استغفارها و طلب رهایی از آتش.... خدا دنبال بهانه است، کوچک ترین بهانه برای آنکه بهشتش را ارزانی کند. دنبال کوچک ترین بهانه است تا بنده اش را برای ابد در آغوش لطف خویش بگیرد.

خدا تقدیر را این گونه رقم زده است که پس از 365 روز بی خبری و غفلت، 365 روز که خدا را از یاد می بریم و سراغش را از خود نمی گیریم، خداوند مهربان، ناگاه به روی زمین می آید و تمام ما بندگان گنهکار و فراموش کار را در آغوش می گیرد. خدا یک سال صبر می کند. پس وقتی که دید بندگان روسیاهش هیچ از زمین پرنمی گیرند و به آسمان نمی روند، خودش بر روی خاک هبوط می کند و سفره ای می گسترد برای میهمان کردن تمام آفریدگان خویش. خدا عشق خود را پیش از هرموسم دیگر، در رمضان آشکار می کند. صدایمان می زند. می گوید: ای بنده من! دست و رویت را بشوی، هر خطایی را که یک سال مرتکب شدی، رها کن و با دلی لبریز از شوق من، به میهمانی بیا؛ به محفلی که ساقی بزمش منم و میزبان تمام لحظه های تو خواهم بود ... 

«رمضان» در لغت از «رمضاء» به معناى شدت حرارت گرفته شده و به معناى سوزانيدن مى باشد. (1) چون در اين ماه گناهان انسان بخشيده مى شود، به اين ماه مبارك رمضان گفته اندپيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مى فرمايد: «انما سمى الرمضان لانه يرمض الذنوب;(2) ماه رمضان به اين نام خوانده شده است،زيرا گناهان را مى سوزاند».

رمضان نام يكى از ماه هاى قمرى و تنها ماه قمرى است كه نامش در قرآن آمده است.در اين ماه كتاب هاى آسمانى قرآن كريم، انجيل، تورات، صحف و زبور نازل شده است.(3)اين ماه در روايات اسلامى ماه خدا و ميهمانى امت پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خوانده شده و خداوند متعال از بندگان خود در اين ماه در نهايت كرامت و مهربانى پذيرايى مى كند; پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مى فرمايد: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است (4)

اين ماه،در ميان مسلمانان از احترام، اهميت و جايگاه ويژه اى برخوردار و ماه سلوك روحى آنان است و مؤمنان با مقدمه سازى و فراهم كردن زمينه هاى معنوى در ماه هاى رجب و شعبان هر سال خود را براى ورود به اين ماه شريف و پربركت آماده مى كنند، و با حلول اين ماه با شور و اشتياق و دادن اطعام و افطارى به نيازمندان، شب زنده دارى و عبادت، تلاوت قرآن، دعا، استغفار، دادن صدقه، روزه دارى و... روح و جان خود را از سرچشمه فيض الهى سيراب مى كنند.

  1. مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ص 209
  2. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج55، ص 341
  3. الکافی، محمدبن یعقوب کلینی، ج2، ص 628
  4. عیون الاخبار الرضا علیه السلام،شیخ صدوق، ج2، ص129

10 رمضان - وفات حضرت خديجه كبري (سلام الله علیها) 

امّ المؤمنين، حضرت خديجه كبري (سلام الله علیها) نخستين همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از زنان شريف، اصيل و نامدار عرب و اسلام مي باشد. وي با اين كه در عصر جاهليت، در مكه معظمه ديده به جهان گشود ، در عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت، صميميت، صداقت، مهر و وفا با همسر، كم نظير بود و وي را در آن عصر، طاهره و سيده نساء قريش مي خواندند . او در اسلام يكي از چهار بانويي كه بر تمام بانوان بهشت فضيلت و برتري دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هيچ بانويي اين مقام و فضيلت را نيافت. (1)

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) كه پيش از بعثت، بنا به سفارش عمويش ابوطالب (علیه السلام) در يكي از سفرهاي كارگزاران خديجه شركت كرد و سود فراواني نصيب وي نموده بود، علاقه خديجه را به خويش جلب و زمينه ازدواج با وي را فراهم كرد.

خديجه كبري (سلام الله علیها) در چهل سالگي با امين قريش، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) كه در سنّ بيست و پنج سالگي بود ازدواج كرد(2) و زندگي شرافتمندانه و اصيلي را پايه ريزي كردند، كه در تاريخ بشريت بي همتا و بي مانند است.

خديجه كبري (سلام الله علیها) به پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عشق و علاقه ويژه اي داشت و هنگامي كه آن حضرت مبعوث به رسالت شد، تمام توان و دارايي هاي خويش را در اختيار آن حضرت گذاشت، تا در راه اسلام و باروري آن هزينه كند. او نخستين زني بود كه به آن حضرت ايمان آورد و در اين راه مشقت ها و آزارهاي فراواني از سوي قريش و اهالي مكه متحمل گرديد.(3)

سرانجام اين بانوي فداكار، پس از يك عمر تلاش و كوشش و 25 سال خدمت به رسول گرامي (صلی الله علیه و آله و سلم) و دين مبين اسلام، پس از بازگشت از محاصره قريش در شعب ابي طالب به مكه معظمه، در دهم رمضان سال دهم بعثت، جان به جان آفرينان تسليم و روح مطهرش به اعلي عليين عروج نمود.

پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدت كوتاهي، دو يار و پشتيبان خويش، يعني عمويش ابوطالب و پس از وي، خديجه كبري (سلام الله علیها)را از دست داد و از اين باب، بسيار اندوهگين و ماتم زده بودو روزگار سختي را پشت سر مي گذاشت. به همين جهت، آن سال را "عام الحزن" {سال اندوه} ناميدند.

پس از غسل و كفن بدن مطهر خديجه كبري (سلام الله علیها) پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وي را در قبرستان حجون مكه به خاك سپرد.(4)

پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در شأن همسرش خديجه (سلام الله علیها)فرمود: سوگند به خدا، پروردگار كسي را بهتر از خديجه نصيبم نكرد. زيرا در حالي كه مردم، كفر مي ورزيدند، او به من ايمان آورد؛ در حالي كه مردم تكذيبم مي كردند، او مرا تصديق كرد؛ در حالي كه مردم محرومم كرده بودند، او با دارايي هاي خود با من مساوات كرد و خداوند از او به من فرزنداني عطا كرد، كه از ساير همسرانم چنين موهبتي نصيبم نشد.(5)

  1. رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 66
  2. تذكره الخواص (ابن جوزي)، ص 271؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 79
  3. رمضان در تاريخ، ص 72
  4. رمضان در تاريخ، ص 64؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص 35؛ المنتخب من ذيل المذيل (طبري)، ص 86؛ البدايه و النهايه (ابن كثير)، ج3، ص 156؛ كشف الغمه، ج2، ص 79
  5. تذكره الخواص، ص 273؛ رمضان در تاريخ، ص 76؛ كشف الغمه، ج2، ص 78

15 رمضان - ميلاد مسعود امام حسن مجتبي (علیه السلام)

امام حسن بن علي بن ابي طالب (علیه السلام) معروف به مجتبي (علیه السلام) ، دومين امام شيعيان است. وي در پانزدهم ماه مبارك رمضان سال دوم و به روايت صحيح تر، سال سوم هجري قمري در حيات جدش پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدينه منوره ديده به جهان گشود.(1)

پدرش امام علي ابن ابي طالب (علیه السلام) ،جانشين و داماد پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و نخستين امام شيعیان و مادرش حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و برترين زنان جهان آفرينش مي باشد.

امام حسن مجتبي (علیه السلام) در فضا و خانواده اي ديده به جهان گشود كه مهبط وحي و محل نزول فرشتگان الهي بود؛ همان خانواده اي كه به گواهي قرآن مجيد، تمامي اعضاي آن، پاك و پاكيزه بوده و هيچ گونه پليدي و پلشتي در آن ها راه ندارد(2) و بدين جهت مورد تحسين و تمجيد مكرر خداوند متعال در قرآن كريم قرار گرفته اند.

امام حسن مجتبي (علیه السلام) نخستين فرزند حضرت علي (علیه السلام) و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بودند، بدين جهت تولد وي، موجب شادماني آن دو و پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و تمامي محبان اهل بيت (علیهم السلام) گرديد.

پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند و بنا به درخواست پدر و مادرش، از جانب خداي متعال، نام "حسن" را برايش برگزيد.(3)

لقب هاي امام حسن مجتبي (علیه السلام) عبارتند از: سبط اكبر، سبط اول، طيب، قائم، حجت، تقي، زكي، مجتبي، وزير، اثير، امير، امين، زاهد و برّ. وليكن معروفترين آن ها، لقب شريف "مجتبي" است و شيعيان وي را "كريم اهل بيت" مي نامند.كنيه وي، ابومحمد بوده است.(4)

امام حسن مجتبي (علیه السلام) مورد علاقه شديد پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بود،(5) بدين جهت از آغاز طفوليت در دامن مهرانگيز جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، پدرش اميرمؤمنان علي (علیه السلام) و مادرش فاطمه زهرا (سلام الله علیها) رشد و كمال يافت و به عنوان يك انسان كامل و يك امام عادل و شايسته براي جهانيان به ارمغان آورده شد.

پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در حديثي، درباره مقام و فضيلت نور ديده اش حسن مجتبي (علیه السلام) فرمود: به درستي كه وي پسر و فرزند من و از من است. او نور چشمم، روشنايي قلبم و ميوه دلم مي باشد. وي، سرور جوانان اهل بهشت و حجت خدا بر امت است. فرمان او، فرمان من است و گفتار او، گفتار من است. هر كه از او پيروي كند، از من پيروي كرده است و هر كه از دستور او سرپيچي كند، از من سرپيچي كرده و از من نيست. من هر گاه به او نظر مي كنم به ياد جريانات پس از خود مي افتم كه وي را تضعيف مي كنند؛ حال او به همان گونه ادامه مي يابد، تا اين كه از روي ستم و دشمني، وي را با زهر به شهادت مي رسانند. در آن هنگام، فرشتگان آسمان در مرگش گريه مي كنند. هم چنين هر چيزي {در روي زمين} از جمله پرندگان آسمان، ماهي هاي درياها و اقيانوس ها در فقدان او سوگوارند.(6)

  1. الارشاد (شيخ مفيد)، ص 346؛ رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 107 
  2. سوره احزاب(33)، آيه 33
  3. بحارالانوار (علامه مجلسي)، ج43، ص 238؛ كشف الغمه، ج2، ص 82
  4. منتهي الآمال، ج1، ص 219؛ رمضان در تاريخ، ص 111؛ كشف الغمه، ج2، ص 86
  5. منتهي الآمال، ج1، ص 220؛ كشف الغمه، ج2، ص 87؛ البدايه و النهايه، ج8، ص 37
  6. بحارالانوار، ج44، ص 148

 

19 رمضان - ضربت خوردن حضرت علي (علیه السلام)

عبدالرحمن بن ملجم مرادي، از گروه خوارج و از آن سه نفري بود كه در مكه معظمه با هم پيمان بسته و هم سوگند شدند، كه سه شخصيت مؤثر در جامعه اسلامي، يعني امام علي بن ابي طالب (علیه السلام)، معاويه بن ابي سفيان و عمرو بن عاص را در يك شب واحد ترور كرده و آن ها را به قتل رسانند.

هر كدام به سوي شهرهاي محل مأموريت خويش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادي به سوي كوفه رفت و در بيستم شعبان سال 40 قمري وارد اين شهر بزرگ شد.

وي در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان سال 40 قمري در مسجد اعظم كوفه كمين كرده و منتظر ورود اميرمؤمنان علي بن ابي طالب (علیه السلام)شدند.(1)

حضرت علي (علیه السلام) در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان، مهمان دخترش ام كلثوم (سلام الله علیها) بود و در آن شب حالت عجيبي داشت و دخترش را به شگفتي درآورد.روايت شد كه آن حضرت در آن شب بيدار بود و بسيار از اتاق بيرون مي رفت و به آسمان نظر مي كرد و مي فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمي گويم و به من دروغ گفته نشده است. اين است آن شبي كه به من وعده شهادت دادند.(2)

به هر روي، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسحد اعظم كوفه شد و خفته گان را براي اداي نماز بيدار كرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادي را كه به رو خوابيده بود، بيدار و خواندن نماز را به وي گوش زد كرد.

هنگامي كه آن حضرت وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گرديد و سر از سجده اول برداشت، عبدالرحمن بن ملجم مرادي فريادي برداشت: "لله الحكم يا علي، لا لك و لا لأصحابك"! و شمشير خويش را بر فرق نازنين حضرت علي (علیه السلام) فرود آورد و سر مباركش را تا به محل سجده گاهش شكافت.(3)

حضرت علي (علیه السلام) در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود: بسم الله و بالله و علي ملّه رسول الله، فزت و ربّ الكعبه؛ سوگند به خداي كعبه، رستگار شدم.(4)

حضرت علي (علیه السلام)، در حالي كه خون از سر و صورت شريفش جاري بود، فرمود: هذا ما وعدنا الله و رسوله؛(5) اين همان وعده اي است كه خداوند متعال و رسول گرامي اشت به من داده اند.

حضرت علي (علیه السلام) كه توان ادامه نماز جماعت را نداشت، به فرزندش امام حسن مجتبي (علیه السلام) فرمود كه نماز جماعت را ادامه دهد و خود آن حضرت، نمازش را نشسته تمام كرد.

روايت شد، كه در هنگام ضربت زدن عبدالرحمن بن ملجم بر سر مطهر حضرت علي (علیه السلام) ، زمين به لرزه در آمد و درياها مواج و آسمان ها متزلزل شدند و درهاي مسجد به هم خوردند و خروش از فرشتگان آسمان ها بلند شد و باد سياهي وزيد، به طوري كه جهان را تيره و تاريك ساخت و جبرئيل امين در ميان آسمان و زمين ندا داد و همگان ندايش را شنيدند. وي مي گفت: تهدمت و الله اركان الهدي، و انطمست أعلام التّقي، و انفصمت العروه الوثقي، قُتل ابن عمّ المصطفي، قُتل الوصيّ المجتبي، قُتل عليّ المرتضي، قَتَله أشقي الْأشقياء؛(6) سوگند به خدا كه اركان هدايت درهم شكست و ستاره هاي دانش نبوت تاريك و نشانه هاي پرهيزكاري بر طرف گرديد و عروه الوثقي الهي گسيخته شد. زيرا پسر عموي رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شهيد شد، سيد الاوصيا و علي مرتضي به شهادت رسيد. وي را سياه بخت ترين اشقياء، {يعني ابن ملجم مرادي} به شهادت رسانيد.

بدين گونه پيشوايي شايسته، امامي عادل، خليفه اي حق جو، حاكمي دلسوز و يتيم نواز، كامل ترين انسان برگزيده خدا و جانشين بر حق محمد مصطفي (صلی الله علیه و آله و سلم) به دست شقي ترين و تيره بخت ترين انسان روي زمين، يعني ابن ملجم مرادي ملعون، از پاي درآمد و به سوي ابديت و لقاء الله و هم نشيني با پيامبران الهي و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رهسپار گرديد و امت را از وجود شريف خويش محروم نمود.

  1. وقايع الايام (شيخ عباس قمي)، ص 41؛ تاريخ ابن خلدون، ج2، ص 184
  2. منتهي الآمال، ج1، ص 172
  3. الارشاد، ص 23؛ منتهي الآمال، ج1، ص 172؛ الجوهره في نسب الامام علي و آله، ص 113
  4. منتهي الآمال، ج1، ص 174
  5. همان
  6. همان

 

اعمال شب نوزدهم

شب نوزدهم اوّل شب‌هاى قدر است و شب قدر همان شبى است که در تمام سال شبى به خوبى و فضیلت آن نمى‌رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال مى‌شود و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل مى‌شوند و به خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه مشرف مى‌شوند و آن‌چه براى هرکس مقدّر شده است بر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) عرضه مى‌کنند.

اعمال شب‌هاى قدر، چند چیز است:

اوّل: غسل؛علاّمه مجلسى فرموده که غسل این شب‌ها را مقارن غروب آفتاب کردن بهتر است که نماز شام را با غسل بکند.

دوّم: دو رکعت نماز؛ در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ بگوید.در روایت نبوى (صلی الله علیه و آله و سلم) است که از جاى خود برنخیزد تا حقّ تعالى او را و پدر و مادرش را بیامرزد.

سوّم: بر سر گرفتن قرآن.

چهارم: زیارت امام حسین (علیه السلام)؛ در خبر است که چون شب قدر مى‌شود منادى از آسمان هفتم ندا مى کند از بُطنان عرش که حقّ تعالى آمرزیده هر که را که به زیارت قبر حُسین (علیه السلام) آمده است.

پنجم: بر پا داشتن احیا؛ همانا روایت شده هرکه احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هرچند به عدد ستارگان آسمان و سنگینى کوه‌ها و وزن دریاها باشد.

ششم:  صد مرتبه «اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّى وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ»

هفتم:  صد مرتبه «اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ»

هشتم: خواندن دعای جوشن کبیر.

21 رمضان- شهادت مولای متقیان حضرت علی (علیه السلام)

پس از آن كه ضربت خوردن حضرت علي (علیه السلام) در شهر كوفه پراكنده شد، اهالي اين شهر، به ويژه شيعيان و محبان آن حضرت، سراسيمه وارد مسجد شده و از حال آن حضرت پرس و جو نمودند. آنان هنگامي كه به نزد آن حضرت رسيدند، ديدند سر مباركش در دامن فرزندش امام حسن مجتبي (علیه السلام) است و با اين كه جاي زخم سرش را محكم بسته اند، با اين حال خون از آن جاري است و چهره مبارك آن حضرت از زردي به سفيدي مايل شده است و به آسمان نظر مي افكند و به تسبيح و تقديس الهي مشغول است و مي گويد: الهي اسئلك مرافقه الأنبياء و الأصياء و أعلي درجات جنّه المأوي.

در همين هنگام ضارب آن حضرت، يعني عبدالرحمن بن ملجم مرادي را دستگير كرده و به مسجد آوردند. مردم كه از شدت خشم و ناراحتي مي خواستند وي را با دست و دندان خويش پاره پاره كرده و به سزايش برسانند، با ممانعت محافظان و ياران حضرت علي (علیه السلام) مواجه شدند.

حضرت علي (علیه السلام) هنگامي كه نظر مباركش به آن تيره بخت و روسياه افتاد، به وي فرمود: اي ملعون! كُشتي اميرمؤمنان و پيشواي مسلمانان را، در حالي كه تو را پناه داد و بر ديگران اختيار كرد و به تو عطاها نمود. آيا براي تو بد امامي بود؟ و پاداش نيكي هاي او به تو، همين بود كه دادي؟

ابن ملجم سر به زير افكند و سخني نمي گفت. پس از دقايقي امام علي (علیه السلام) چشم گشود و فرمود: ارفقوا يا ملائكه ربّي بي؛ اي فرشتگان خدا با من رفق و مدارا كنيد.

ابن ملجم مرادي، در اين وقت مي گريست و خطاب به آن حضرت، مي گفت: افأنت تنقذ من في النار؟ آيا تو مي تواني كسي كه جايش در جهنم است، نجاتش دهي؟

امام علي (علیه السلام) به فرزندش امام حسن (علیه السلام) درباره رفتار با ابن ملجم سفارش كرد و به وي فرمود: پسرم! با اسير خود مدارا كن و با وي طريق شفقت و رحمت پيش گير.

امام حسن (علیه السلام) عرض كرد: پدرجان! اين ملعون، ضربتي سخت بر تو وارد كرد و دل هاي ما را به درد آورده است، با اين حال دستور مي دهي كه با وي رفتاري مشفقانه در پيش گيريم؟

امام علي (علیه السلام )فرمود: فرزندم! ما اهل بيت رحمت و مغفرتيم. پس وي را به آن چه خود مي خوري، بخوران و به آن چه مي آشامي، بياشام. اگر من از دنيا رفتم، از او قصاص كن ولي جسدش را به آتش مسوزانيد و وي را مثله نكنيد. زيرا از جدت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنيدم كه مي فرمود: مثله نكنيد، اگر چه سگ گزنده باشد.

اما اگر زنده ماندم، خودم داناترم كه با او چه رفتاري كنم و عفو وي را ترجيح مي دهم. زيرا ما از اهل بيتيم كه با گناهكاران در حق خويش، جز به عفو و كرم رفتار نمي كنيم.(1)

در اين هنگام، آن حضرت را به سوي خانه اش منتقل كردند و دختران و فرزندان و ساير خانواده آن حضرت، با ديدن وي شيون و گريه سر دادند.

نقل شد كه براي درمان زخم آن حضرت، پزشكان كوفه را گرد آوردند و حاذق ترين و داناترين آنان، شخصي بود به نام "اثيربن عمرو". وي چون در زخم سر مبارك آن حضرت نگريست، شش گوسفندي طلبيد كه تازه و گرم بود و رگي از آن بيرون كشيد و آن را در شكاف زخم سر آن حضرت گذاشت و در آن دميد تا اطرافش به تمام قسمت هاي جراحت رسيد و اندكي بگذاشت و سپس برداشت و در آن نگاهي كرد و ديد كه برخي از سفيدي مغز سر آن حضرت در آن مشاهده مي گردد. در اين وقت با حسرت و آه، عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! وصيت خود را بگو، كه اين زخم كار خود را كرده و به مغز سرت رسيده است و از تدبير بيرون شده است.(2)

آن گاه حضرت علي (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) و امام حسين (علیه السلام) و ساير فرزندانش سفارش نمود. وصيت آن حضرت به فرزندانش در نامه 47 نهج البلاغه آمده است.(3)

حضرت علي (علیه السلام) تا شب 21 رمضان، در بستر بيماري بود و در اين شب گاهي بي هوش مي گرديد و گاهي به هوش مي آمد و به اطرافيان نظري مي افكند و به آنان توصيه مي نمود. سرانجام چشمان مباركش را بر هم گذاشت و پاهاي خود را به سوي قبله نمود و گفت: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد انّ محمداً عبده و رسوله. اين كلمات را گفت و روح مباركش به اعلي عليين پرواز كرد. امام حسن مجتبي(علیه السلام)  و امام حسين (علیه السلام)  به همراهي ساير فرزندان و ياران نزديك وي، او را غسل و كفن كرده و طبق سفارش آن حضرت، شبانه وي را در بيرون شهر كوفه، در جايي كه هم اكنون معروف به نجف اشرف است، به خاك سپردند.(4) 

برخی اعمال شب بیست و یکم

فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت امام حسین علیه السلام و نماز هفت قل هو الله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعاى جوشن کبیر و غیرها در این شب بعمل آورد و در روایات تاکید برای انجام غسل و احیاء و جد و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سوم شده است. 

  1. منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 175
  2. همان و الجوهره في نسب الامام علي و آله (البري)، ص 115
  3. نهج البلاغه (فيض الاسلام)، ص 977
  4. منتهي الآمال، ج1، ص 182

شب23 رمضان- شب قدر

اين شب، از دو شب قبل برتر است و از احاديث متعدد اينگونه احتمال داده مي‌شود كه شب قدر همين شب است. در روايتي از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است كه مردي در ماه رمضان خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و به آن حضرت عرض كرد: من در بيرون مدينه به سر مي‌برم و شتر و گوسفند دارم كه نمي‌توانم همه شب در مدينه حاضر شوم. دوست دارم شبي را به من معرفي كني تا آن شب را به مدينه بيايم و در نماز و عبادت حاضر باشم . حضرت او را به نزد خود فراخواند و به طور در گوشي آن شب را معرفي كرد.

آن مرد نيز وقتي شب‌هاي بيست و سوم ماه رمضان فرا مي‌رسيد، با همه خانواده و فرزندان و غلامان به مدينه مي‌آمد و آن شب را مي‌ماند و صبحگاهان به منزل خويش بر مي‌گشت.

همچنين در روايت ديگري نقل شده است كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در شب بيست و سوم ماه رمضان به سر و روي خانواده‌اش آب مي‌پاشيد تا به خواب نروند ( و از فضيلت اين شب بهره بگيرند).

روايات متعدد ديگري نيز داريم كه مي‌گويد: شب قدر، شب بيست و سوم است. مرحوم "علامه مجلسي" نيز در كتاب "زادالمعاد" مي‌گويد:"‌اكثر احاديث معتبر دلالت دارد كه شب بيست و سوم، شب قدر است".

اعمال مخصوص شب قدر


اول- غسل که یکی در اول شب و یک غسل هم در آخر شب سفارش شده است.

دوم- تاکید بر شب زنده داری؛ امیرمومنان (علیه السلام) فرمود: پیامبر خدا در دهه آخر ماه رمضان، بستر خود را جمع می کرد و کمرش را می بست و شب بیست و سوم، خانواده خود را بیدار می کرد و در آن شب، به صورت خفتگان، آب می پاشید.همچنین در روایتی آمده است که فاطمه زهرا (سلام الله علیها)  نمی گذاشت که کسی از خانواده اش در شب بیست و سوم بخوابد و خواب آنان را با کم خوردن درمان می کرد و از روز برای آن شب، آماده می شد و می فرمود محروم، کسی است که از خیر آن بی بهره بماند.

سوم- تاکید بر زیارت امام حسین (علیه السلام) ؛ امام رضا (علیه السلام) فرمود: کسی که در ماه رمضان، امام حسین (علیه السلام) را زیارت می کند؛ مواظب باشد که نزد قبر آن امام بودن را در شب شب بیست و سوم از دست ندهد؛ شبی که امید است شب قدر باشد.

چهارم- خواندن سوره های عنکبوت، روم و دخان؛ امام صادق (علیه السلام ) خطاب به ابوبصیر فرمود: هر کسی سوره های عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان بخواند؛ به خدا قسم او از اهل بهشت است و هرگز در این سخن استثنا نمی کنم و نمی ترسم که خداوند، در این سوگند گناهی بر من بنویسد. این دو سوره نزد خداوند، جایگاهی والا دارند.

پنجم ـ خواندن هزار بار سوره قدر؛ امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر کسی در شب بیست و سوم ماه رمضان، هزار بار سوره قدر را بخواند؛ در حالی صبح خواهد کرد که یقین او، با اعتراف به آنچه مخصوص ماست استوار خواهد بود و این نیست، مگر به سبب آنچه در خواب خود می بیند.

ششم - دعا برای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از امامان معصوم (علیه السلام) نقل شده است که این دعا را در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان در حال سجده، ایستاده، نشسته و در همه حالات تکرار می‌کنی و نیز در همه اوقات این ماه و هر قدر که می‌توانی و هر موقع از دوران زندگی‌ات به یادت آمد می‌خوانی.

آخرین جمعه ماه مبارک رمضان – روز قدس

قدس، دفتر خونین شجاعت و مقاومت اسلامی است. هرگلبرگ این دفتر، یادمان حماسه ای ماندگار، فریادی بی کرانه و مظلومیتی بی مرز است. قدس، قبله پیشین مسلمانان و قلب کنونی آنان است. ما در طول تاریخ با قدس زیسته ایم و پاسدار قداست قدس بوده ایم. قدس جغرافیای عشق، تاریخ ایثار و محراب نیایش های خونین است.

ماه رمضان سال 1358 خورشیدی بود که خورشید درخشان آسمان انقلاب ایران، حضرت امام خمینی )رحمة الله علیه) ، در پیامی سرنوشت ساز، آخرین جمعه ماه رمضان هر سال را به عنوان روز قدس تعیین کردند و آن را روز حیات اسلام نامیدند. از آن پس، همه ساله در آخرین جمعه ماه رمضان، شاهد راه پیمایی گسترده مردمی هستیم که با شعارهای کوبنده «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر امریکا»، «امریکا عدوّالله» و «اسرائیل عدوّالله»، خواستار رهایی بیت المقدس از چنگال نظام صهیونیستی می شوند و با حضور پرشور خویش، حمایت خود را از مردم فلسطین و مبارزات آنان تا آزادی قدس شریف اعلام می کنند. شرکت زنان و مردان روزه دار در این راه پیمایی عظیم، حمایت از انقلاب انتفاضه و تجدید بیعت با فرمان تاریخی امام خمینی )رحمة الله علیه) است. 

امام خامنه ای (مدظله العالی) می فرمایند:دشمنان اسلام همواره سعی کرده‌اند با تقسیم‌بندی های قومی مانع از وحدت کلمه‌ی مسلمانان شوند تا بتوانند بر آنها سیطره پیدا کنند.دفاع از ملت مظلوم فلسطین و قیام شجاعانه و مظلومانه‌ی آنان، وظیفه‌ی اسلامی همه‌ی ماست.و علت اساسی فشارهای همه‌جانبه‌ای که استکبار جهانی  و در رأس آنها رژیم امریکا به ایران وارد می‌کند، حمایت ما از فلسطین است.

حمایت از فلسطین، انتفاضه و مبارزه با صهیونیسم و حامیانش از ارکان اصلی سیاستهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران است. فلسطین یك موضوع اسلامی و متعلق به كل جهان اسلام است و اشغال آن، یكی از اركان توطئه‌های شیطانی سلطه‌گران جهانی برای تضعیف و ایجاد تفرقه در جهان اسلام بوده است.ما یقین داریم با ادامه‌ی مبارزات مردم مسلمان فلسطین و حمایت جهان اسلام، فلسطین به فضل الهی آزاد می‌شود و بیت‌المقدس و مسجدالاقصی و سایر نقاط آن سرزمین اسلامی به آغوش جهان اسلام باز می‌گردد؛ ان‌شاالله.

حزب‌الله و پیروزی تاریخی‌اش، پشتوانه‌ی انتفاضه‌ی مردم فلسطین است، كه البته پشتوانه‌ی بسیار نیرومندی است.همه‌ى مسلمانان و اعراب بايد از مشروعيت مبارزات مردم فلسطين حمايت كنند.

بیانات در مراسم گشایش کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین‌

80/2/4

 
 

 

آمار بازدید

  • بازدید این صفحه : 904

  • بازدید امروز : 4

  • کل بازدید : 996107

  • بازدیدکنندگان آنلاين : 1

اطلاعات تماس

  • آدرس: خیابان کوی نصر(گیشای سابق)-نبش فاضل شرقی-پلاک 19

  • تلفن: 88241491-88240932

  • نمابر: 88484803

  •                

صفحه اصلی|درباره ما|تماس با ما

.تمامی حقوق این سایت متعلق به مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام می باشد